فیک برادر (پارت ۴)

پرش زمانی به بعد کلاس


ا/ت ویو


داشتم میرفتم بیرون دانشگاه که یکی منو کشوند

پشت دیوار یه دستمال گذاشت جلو دهنم اول

سعی کردم نفس نکشم ولی بی فایده بود


کوک ویو


داشتم میرفتم بیرون که ا/ت و دیدم که یکی

کشوندش پشت دیوارو یه ماشین از پشت سرش

اومد و اونو برد تغیبشون کردم ببینم کجا میرن

+هع اینجا که عمارت جین هست (زیر لب)

رفتم تو چون جین دوست صمیمیم بود همه

بادیگارداش منو‌ میشناختن

بدو بدو رفتم تو ا/ت و دیدم که تو دست جینع

داره میبرتش بالا ( از پله ها داره میره بالا )

+چیکار داری میکنی؟

& کوک تو اینجا چیکار میکنی؟

+جواب منو بده جین داری چیکار میکنی؟(عربده)

& چیشده نکنه نسبتی باتو داره؟(معمولی)

+ اونش به تو نیومده بگو چرا داری میبریش؟(عربده)

& فکر نکنم خواهرم به تو ربط داشته باشه (پوزخند)

+ خوا خواهر؟!!

& اره چیکارت کرده آقای جئون (پوزخند)

+ غیر ممکنه پس چرا اینهمه وقت نیومدی سراغش؟!!

& طی مشکلاتی باهم قهر بودیم

& بعد ته ( آروم ) و ( پوزخند )

+ تو از کجا ته رو میشناسی؟



اطلاعات:

کوک به هیچکس نگفته که تهیونگ کیه چون تهیونگ با کوک مثل رفیق بوده

و تهیونگ وقتی با جین حرف میزده جین فهمیده

جونگ کوک برادر تهیونگ ع


حمایت😕
دیدگاه ها (۰)

من که دیوونه اون حرف زدنش شدم :)

سلام

فیک خدمتکار قصر (پارت ۶)

اهنگ غریبه

+چرا دستم رو گرفتکوک : تا گم نشی چون خیلی کوچیکی +یااااا چرا...

مدرسه اوکی داpart48ا/ت: الو سلام... : سلام ا/ت خوبی گوشی رو ...

p1عشق مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط