تفسیر قرآن
اخلاص در فرهنگ قرآنی (قسمت دوم)
3. توجّه به الطاف خدا.
راه ديگرى كه ما را به اخلاص نزديك مى كند يادى از الطاف خداوند است. فراموش نكنيم كه ما نبوديم، از خاك و مواد غذايى نطفه اى ساخته شد و در تاريكى هاى رحم مادر قرار گرفت، مراحل تكاملى را يكى پس از ديگرى طى كرد و به صورت انسان كامل به دنيا آمد. در آن زمان هيچ چيز نمى دانست و تنها يك هنر داشت و آن مكيدن شير مادر. غذايى كامل كه تمام نيازهاى بدن را تأمين مى كند، شير مادر همراه با مهر مادرى، مادرى كه بيست و چهار ساعته در خدمت او بود. آيا هيچ وجدان بيدارى اجازه مى دهد كه بعد از رسيدن به آن همه نعمت، قدرت و آگاهى، سرسپرده ى ديگران شود؟ چرا خود را به ديگرانى كه نه حقّى بر ما دارند و نه لطفى به ما كرده اند بفروشيم؟!
4. توجّه به خواست خدا.
اگر بدانيم كه دلهاى مردم به دست خداست و او مقلّب القلوب است، كار را براى خدا انجام مى دهيم و هر كجا نياز به حمايت هاى مردمى داشتيم، از خدا مى خواهيم كه محبّت و محبوبيّت و جايگاه لازم را در دل مردم و افكار عمومى نصيب ما بگرداند.
حضرت ابراهيم در بيابان هاى گرم و سوزان حجاز، پايه هاى كعبه را بالا برد و از خداوند خواست دلهاى مردم به سوى ذرّيه اش متمايل گردد. هزاران سال از اين ماجرا مى گذرد و هر سال ميليون ها نفر عاشقانه، پر هيجان تر از پروانه، دور آن خانه طواف مى كنند.
چه بسيار افرادى كه براى راضى كردن مردم خود را به آب و آتش مى زنند، ولى باز هم مردم آنان را دوست ندارند، و چه بسا افرادى كه بدون چشم داشت از مردم، مادّيات، نام، نان و مقام، دل به خدا مى سپارند و خالصانه به تكليف خود عمل مى كنند؛ امّا در چشم مردم نيز از عظمت و كراماتى ويژه برخوردارند، بنابراين، هدف بايد رضاى خدا باشد و رضاى مردم را نيز از خدا بخواهيم.
5. توجّه به بقاى كار.
كار كه براى خدا شد، باقى و پا برجا مى ماند، چون رنگ خدا به خود گرفته و كار اگر براى خدا نباشد، تاريخِ مصرفش دير يا زود تمام مى شود. قرآن مى فرمايد: «ما عندكم يَنفد و ما عنداللّه باق»(336) و هيچ عاقلى باقى را بر فانى ترجيح نمى دهد و با آن معامله نمى كند.
6. مقايسه پاداش ها.
در پاداش مردم، انواع محدوديّت ها وجود دارد، مثلاً اگر مردم بخواهند پاداش يك پيامبر را بدهند، بهترين لباس، غذا و مسكن را در اختيار او قرار مى دهند، در حالى كه تمامى اين نعمت ها محدوديّت دارد و براى افراد نااهل نيز پيدا مى شود. نااهلان هم مى توانند از انواع زينت ها، كاخ، باغ و مَركب هاى مجلّل شخصى استفاده كنند.
3. توجّه به الطاف خدا.
راه ديگرى كه ما را به اخلاص نزديك مى كند يادى از الطاف خداوند است. فراموش نكنيم كه ما نبوديم، از خاك و مواد غذايى نطفه اى ساخته شد و در تاريكى هاى رحم مادر قرار گرفت، مراحل تكاملى را يكى پس از ديگرى طى كرد و به صورت انسان كامل به دنيا آمد. در آن زمان هيچ چيز نمى دانست و تنها يك هنر داشت و آن مكيدن شير مادر. غذايى كامل كه تمام نيازهاى بدن را تأمين مى كند، شير مادر همراه با مهر مادرى، مادرى كه بيست و چهار ساعته در خدمت او بود. آيا هيچ وجدان بيدارى اجازه مى دهد كه بعد از رسيدن به آن همه نعمت، قدرت و آگاهى، سرسپرده ى ديگران شود؟ چرا خود را به ديگرانى كه نه حقّى بر ما دارند و نه لطفى به ما كرده اند بفروشيم؟!
4. توجّه به خواست خدا.
اگر بدانيم كه دلهاى مردم به دست خداست و او مقلّب القلوب است، كار را براى خدا انجام مى دهيم و هر كجا نياز به حمايت هاى مردمى داشتيم، از خدا مى خواهيم كه محبّت و محبوبيّت و جايگاه لازم را در دل مردم و افكار عمومى نصيب ما بگرداند.
حضرت ابراهيم در بيابان هاى گرم و سوزان حجاز، پايه هاى كعبه را بالا برد و از خداوند خواست دلهاى مردم به سوى ذرّيه اش متمايل گردد. هزاران سال از اين ماجرا مى گذرد و هر سال ميليون ها نفر عاشقانه، پر هيجان تر از پروانه، دور آن خانه طواف مى كنند.
چه بسيار افرادى كه براى راضى كردن مردم خود را به آب و آتش مى زنند، ولى باز هم مردم آنان را دوست ندارند، و چه بسا افرادى كه بدون چشم داشت از مردم، مادّيات، نام، نان و مقام، دل به خدا مى سپارند و خالصانه به تكليف خود عمل مى كنند؛ امّا در چشم مردم نيز از عظمت و كراماتى ويژه برخوردارند، بنابراين، هدف بايد رضاى خدا باشد و رضاى مردم را نيز از خدا بخواهيم.
5. توجّه به بقاى كار.
كار كه براى خدا شد، باقى و پا برجا مى ماند، چون رنگ خدا به خود گرفته و كار اگر براى خدا نباشد، تاريخِ مصرفش دير يا زود تمام مى شود. قرآن مى فرمايد: «ما عندكم يَنفد و ما عنداللّه باق»(336) و هيچ عاقلى باقى را بر فانى ترجيح نمى دهد و با آن معامله نمى كند.
6. مقايسه پاداش ها.
در پاداش مردم، انواع محدوديّت ها وجود دارد، مثلاً اگر مردم بخواهند پاداش يك پيامبر را بدهند، بهترين لباس، غذا و مسكن را در اختيار او قرار مى دهند، در حالى كه تمامى اين نعمت ها محدوديّت دارد و براى افراد نااهل نيز پيدا مى شود. نااهلان هم مى توانند از انواع زينت ها، كاخ، باغ و مَركب هاى مجلّل شخصى استفاده كنند.
۲.۴k
۱۵ تیر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.