نوعی بی خیالی هست

نوعی بی خیالی هست
که معمولا بعد از
انتظار کشیدن های طولانی پیش می آید...
بعد از مدتها تلاش کردن
دویدن و به در و دیوار زدن
بعد از مدتها خواستن بی نتیجه!
یکدفعه احساس می کنی خسته ای،
بریده ای، دیگر توانش را نداری
و هیچ چیز برایت مهم نیست...
به اینجا که میرسی
فقط دلت میخواهد تماشا کنی
برایت فرقی نمیکند
رسیدن یا نرسیدن...
آمدن یا نیامدن،
ماندن یا رفتن...
به اینجا که میرسی
نه دلتنگ می شوی نه دلخوش...
می گویی بی خیال!
و این بی خیالی
غمگین ترین حس دنیاست...!
دیدگاه ها (۱)

نمی‌دانم تا کی دوستم داریهرجا که باشدباشدهرجا تمام شداسمش را...

دلم گیرد هر زمان بهانه ی تو سرم دارد شور جاودانه ی تو روی دل...

قلبم یه جوری تیر میکشه انگار من مقصرمخودش رفت چرا حالیت نیست...

من واست جون میدمواسه لبخندتواسه چشات که دنیای منهواسه حال خو...

میخواهم در دنیای آرامش غیر درکی خودم غرق بشوم ،چشمانم را ببن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط