چشمان مرا به چشمهایش گره زد

چشمان مرا به چشمهایش گره زد
بر زندگیم رنگ غم و خاطره زد
او رفت ولی نه طبق قانون وداع
یکبار فقط به شیشه ی پنجره زد . .
دیدگاه ها (۱)

دل من را تو بردی با نگاهتاسیرم کرده ای با روی ماهتتو را با ب...

تو مرا می فهمیمن تورا می خواهمو همین ساده ترین قصه یک انسان ...

جغرافیای کوچک منهمین چشم های مشکی توستکه هیچ چیز جایش را نمی...

عشقهمین خنده های ساده توستوقتی بـا تمـام غصه هایت میخنـدیتـا...

عاشقانه های شبنم

"چه کنم با دل وامانده که دلتنگ شده؟ساز دلتنگیم امشب چه بد آه...

چه کسی گفته پاییز دلگیر است؟اصلا انگ دلگیری به پاییز نمی چسب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط