استولیز پارت

استولیز پارت ۷
ــــــــــــــــــــــــــــ
🦉استولاس
🦉هی!
♠️بلیتز
♠️هو هو جالب شد نرسیده دارن حمله ور میشن بزن بریم!
(در هتل)
🔵واکس
🔵ای تف به قبر باباهاتون!
🔴الستور
🔴 (انداختن واکس از سکو)یادت باشه من.....اهریمن....رادیویی....هستم....دفعه پیش گذاشتم بری بنظرت میزارم دفعه سومی در کار باشه ابله!
⚫لوسیفر
⚫می خوای اونم بکشی....
🔴(نگاه تاسف بار به لوسیفر)
🔴از جلو چشام گمشو مردیکه لجن تو خیلی وقته برام جز یه خاطره احمقانه نیستی!(پرت کردن واکس به دور دست)
🔵خارکاسه عوضی حرومزاده!
🔴(نگاه به لوسیفر)
⚫تو...
🟡چارلی
🟡پدر! خیلی خوشحال که دوباره میبینمت(گریه کردن) من نمی خوام تو از پیشم بری اما نمیتونم بزارم هاسک فدا بشه .... من.... من
⚫(پاک کردن اشکای چارلی) عزیزم من نمی خوام اما به زودی میرم منم دلم برای توت فرنگی زندگیم تنگ میشه
🟡پدر نه تو حق نداری...........منو تنها بزاری
⚫عزیزم میشه ازت یه درخواستی بکنم....
🟡هر چی بخوای انجام میدم
⚫ازت می خوام یه چند لحظه مارو تنها بزاری با ال کار دارم
🟡اما پدر اون....
⚫خواهش میکنم
⚪🟡(رفتن از اتاق)
🔴با این حال ساکتی چرا چیزی نمیگی ؟.....داد بزن بگو چرا منو کشتی چرا به من خیانت کردی چرا عذابم دادی منی که جز عشق بهت هیچ بدیی نکردم
⚫چون من با عشق ورزیدن به تو اشتباه کردم
🔴هااا؟
⚫من دوست داشتم حتی بیشتر از خودم این بود جواب دوست داشتن من! این بود تک تک کارایی که انجام دادم تا تو بهم حسی داشته باشی این بود جواب اینهمه محبت این بود! جواب بده!!!
🔴من واقعاً دوست داشتم....
⚫خوب پس چرا ؟!
🔴من نتونستم این عشق بپذیرم میترسیدم و دست به کار احمقانه ای زدم
⚫(بغل کردن الستور) تازه یادت اومد
🔴من هاا!!! داره چه اتفاقی میفته لوسیفر!؟ ... می خوای منو با خودت ببری .... پس باشه
⚫نه اما یادت باشه بهم مدیونی
🔴....چه اتفاقی افتاد زخمم خوب شده لوسیفر؟...لوسیفر تو کجا غیبت زد؟!
🔴(تعجب کردن) یه بچه؟!
🟡پدر چه اتفاقی افتاده حالت خوبه
⚪وگی
⚪چرا هیچ کس اینجا نیست؟!
🟡پس بابام و الستور کجان
🟤هاسک
🟤(باز کردن چشم ها)آخخخ.. سرم
⚪هاسک تو بیدار شدی !!!
🟡 واقعاً خوشحالم حالت خوبه اما پدرم و الستور غیبشون زده‌..
⚪شاید..‌.آقا وقتشون تموم شده.....و الستور فرار کرده.‌.
🟡نه!!!! نه نه نه پدر نه من نمیزارم ال من نمیزارم ... نباید بهت اعتماد می کردم نه!
🔴این بچه چرا بعد از غیب شدن لوسی ظاهر شد .... چقد چشاش شبیه لوسیه من.....احساس گناه دارم ... شاید این یه یادگارای باشه (بغل کردن) نمیزارم بهت آسیبی برسه .. حالا بگو الستور... یالا ..
*ال...ال
🔴آفرین ...بگو
*با...با...بابا
🔴(احساساتی شدن) لعنتی ..... دلم براش ..... تنگ میشه ...
♠️ پدرمون در اومد بلاخره آنجلو نجات دادیم!
پایان😭👋
دیدگاه ها (۶۵)

من مگه بهتون نگفتم کامنت بزارین👺🗡️

به افتخار تموم شدن استولیز این آهنگ زیبارو تقدیم شما می کنم

سم جهش یافته براتون چیدم😂

شبه و من تبدیل به واکس شدم چون روزا جوئل شبا واکس هستم

یه سوال دارم از همتون..

وقتی اینجور پست هایی BBC می ره , به بخش کامنت هاهم یه نگاهی ...

از نظر من کار فررررسخ هاست که از منطق خارج شده !!و الان دقیق...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط