اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است

اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است  
دنیا برای از تو نوشتن مرا کم است

اکسیر من  نه این که مرا شعر تازه نیست   
من از تو می نویسم و این کیمیا کم است

سرشارم از خیال ولی این کفاف نیست           
درشعر من حقیقت یک ماجرا کم است

تا این غرل شبیه غزل های من شود               
چیزی شبیه عطر حضور شما کم است

گاهی ترا کنار خود احساس می کنم        
اما چقدر دل خوشی خواب ها کم است

خون هر آن غزل که نگفتم به پای توست 
آیا هنوز آمدنت را بها کم است

#محمد_علی_بهمنی
دیدگاه ها (۴)

برای اشک چشم تو، پناه و شانه میشومو نُت به نُت برای ت...

تـار و پودِ مـــــوجِ این دریابھ هم پیوســـــته استـــــمـــ...

حالا که ما یاد گرفته ایمدر هوا مثل یک پرنده پرواز کنیمو در د...

وقتی مـــــی خواهید به گنجشکی غـــــذا بدهیداو فرار می کند،چ...

عزیزدلم! دلگیر نباش... آدم ها مختلف اند. هرکدام سبک خودشان ر...

شاخه نباتم💙🫂🖇من چه میدانستم بودنت این همه حال خوش دارد. نمید...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط