سناریو هاگوارتز
وقتی از حسابشون 0000000000000000000000000000000000000000 گالیون برداشتیم*حالا فک کنین 0ها عدده*
سدریک/انزو/ریگولوس:از خودم ناراحتم که اینارو توی یه دسته گذاشتم خب کجا بودیم آها ری اکشنشون:میگه«لامصب خالیم کردی مثلا قرار بود باهم خالی کنیم جیبمو رفتی آشغال خریدی؟!»میگی«دلت میاد اینجوری باهام صحبت کنی؟*با مظلومیت*»س/ا/ر هم خر میشه و گردنتو میبوسه🙂
دراکو:بچه خوشگلم البته بچه همتونه میگه«بیب بازم خالیم کردی! چی خریدی واسه خودت پرنسس؟»خوراکی و وسایلتو نشونش میدی میخنده و بغلت میکنه بعدم سرشو توی موهات فرو میبره*تا باشد از این دراکو ها»
متیو/تئو/تام:یدونه از اون نگاهاش که آدم دلش ضعف میره میکنه و میگه«هومم بازم که جیبمو خالی کردی حداقل یه کت شلوار واسم میخریدی!»
میگی«عه خب چیه دوست نداری دوست دخترت/زنت خوشحال باشه؟ »
میگه«که اینطور... شاخ بازی درمیاری؟»و وحشیانه میبوستت*وحشیا 😂*
پاتاح/ویزلی:اصن من نمیدونم چه مشکلی با این مو قرمز دارم که هیچوقت نمیتونم اسمشو بنویسم! برگردیم سر کارمون:با مظلومیتی که من هیچوقت ندیدم میگه«هی... ا/ت دلت میاد؟ خالی شدم حداقل میزاشتی باهم خرج کنیم! »توهم میگی«عه خب دوست دارم خالیت کنم مشکلیه؟ »میگه«آره مشکلیه»😂بقیشم با خودتون من پاتاح و ویزلی رو نمیشناسم
فرد/جرج:اینا اصن نزاشتن چیزی بمونه تو حسابشون همرو خرج وسایل شوخیشون کردن🙂🗿*اصلانم فک نکنین من اینارو نمیشناسم*
خب این سناریو از پاتاح ویزلی فرد جرج سدریک هم بود امیدوارم راضی باشین حالا من خیلی خوب اینارو نمیشناسم تخصصم در شاهزاده هامونه دیگه همین
خوب بود؟ لایک و کامنت فراموش نشهه
سدریک/انزو/ریگولوس:از خودم ناراحتم که اینارو توی یه دسته گذاشتم خب کجا بودیم آها ری اکشنشون:میگه«لامصب خالیم کردی مثلا قرار بود باهم خالی کنیم جیبمو رفتی آشغال خریدی؟!»میگی«دلت میاد اینجوری باهام صحبت کنی؟*با مظلومیت*»س/ا/ر هم خر میشه و گردنتو میبوسه🙂
دراکو:بچه خوشگلم البته بچه همتونه میگه«بیب بازم خالیم کردی! چی خریدی واسه خودت پرنسس؟»خوراکی و وسایلتو نشونش میدی میخنده و بغلت میکنه بعدم سرشو توی موهات فرو میبره*تا باشد از این دراکو ها»
متیو/تئو/تام:یدونه از اون نگاهاش که آدم دلش ضعف میره میکنه و میگه«هومم بازم که جیبمو خالی کردی حداقل یه کت شلوار واسم میخریدی!»
میگی«عه خب چیه دوست نداری دوست دخترت/زنت خوشحال باشه؟ »
میگه«که اینطور... شاخ بازی درمیاری؟»و وحشیانه میبوستت*وحشیا 😂*
پاتاح/ویزلی:اصن من نمیدونم چه مشکلی با این مو قرمز دارم که هیچوقت نمیتونم اسمشو بنویسم! برگردیم سر کارمون:با مظلومیتی که من هیچوقت ندیدم میگه«هی... ا/ت دلت میاد؟ خالی شدم حداقل میزاشتی باهم خرج کنیم! »توهم میگی«عه خب دوست دارم خالیت کنم مشکلیه؟ »میگه«آره مشکلیه»😂بقیشم با خودتون من پاتاح و ویزلی رو نمیشناسم
فرد/جرج:اینا اصن نزاشتن چیزی بمونه تو حسابشون همرو خرج وسایل شوخیشون کردن🙂🗿*اصلانم فک نکنین من اینارو نمیشناسم*
خب این سناریو از پاتاح ویزلی فرد جرج سدریک هم بود امیدوارم راضی باشین حالا من خیلی خوب اینارو نمیشناسم تخصصم در شاهزاده هامونه دیگه همین
خوب بود؟ لایک و کامنت فراموش نشهه
۶.۶k
۲۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.