درون خودش،با خودش کلنجار میرفت.برای کسی آشکار نمیکرداما گ
درون خودش،با خودش کلنجار میرفت.برای کسی آشکار نمیکرداما گاهی خصوصی که حرف میزدیم،حرف های دلش را به زیان می آورد.هربار که از سوریه بر میگشت وبا هم حرف میزدیم ، بیشتر بوی رفتن میداد.اگر به حرف هایش توجه میکردی میفهمیدی که هرروز دارد قدمی را کامل می کند.آن اوایل که برگشته بود محکم گفت:جان فشانی اصلا آسان نیست.بعد توضیح داد در نقطه ای باید فاصله ای چند متری را در تیر رس تکفیری ها میدوید و توی همین چن متر، دخترش آمده جلوی چشمش.بعد گفت:اینطوری که ماها آسان درباره شهدا حرف میزنیم و می گوییم مثلا فلانی جانش را کف دست گرفته بود یا فلانی جان فشانی کرد؛این قدر هاهم آسان نیست. تعلقات مانع است.
کتاب تو شهید نمیشوی ص:95
#شهید_مدافع_حرم_محمودرضا_بیضایی
@rahro313
کتاب تو شهید نمیشوی ص:95
#شهید_مدافع_حرم_محمودرضا_بیضایی
@rahro313
۱.۶k
۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.