عشقی از جنس نفرت

عشقی از جنس نفرت
پارت۴
کوک داری چی میگی،نه تو نباید عاشق اون شی ولی،واقعا جذاب شده یهو نگام رفت رو لباسش خیلی باز بود ، نمی دونم چرا عصبی شدم حتی آرایشش هم غلیظ بود
ا/ت ویو
رفتم پیش چیسو وکلی ویسکی خوردیم(ویسکی یه نو مشروبه)
من خیلی زود مست شدم و رفتم تو جمع رقصیدم که یهو یه پسره بهم گفت
پسره:جان،چه خانم جذابی افتخار میدید(دستشو جلو ا/ت دراز کرد)
+بله
و شرع به رقصیدن کردن همینطور که میرقصیدن پسره آروم،آروم نزدیک لبای
ا/ت رفت و یهو شروع به بوسیدن کرد ا/ت هم همکاری کرد یهو ا/ت توسط یک نفر کشیده شد ا/ت مست بود و فقط متوجه شد که ینفر زد تو صورت اون پسره،نگاه کردم دیدم کوک
کوک ویو
داشتم نگاه جمعیت میکردم و تو فکر ا/ت
بودم یهو دیدم یه پسره داره اونو میبوسه و ا/ت همکاری میکنه نمیدونم چرا خون جلو چشمام رو گرفت،رفتم ا/ت رو کشیدم
و یه مشت نصیب صورت اون مرد کردم
و ا/ت رو کشیدم ته بار
+داری چیکار میکنی(مست)
-خودت داری چیکار میکنی(عصبانی)
+داشتم ددیم رو میبوسیدم(مست)
-خفشو جرعت داری دوباره به اون بگو ددی(عربده و عصبانی)
+ددی
ا/ت ویو
بعد یهو احساس کردم چیزی رو لبامه نگاه کردم دیدم کوک داره

نویسنده: جانگ می
خب فندقام حمایت؟
دیدگاه ها (۱۲)

پارت پنجممیبوستم وخیلی وحشیانه لبامو مک میزدیهو به خودم اومد...

درخواستی چجور دوست پسریه از شوگادوست داره در هر موقعیتی ببوس...

سناریو بی تی اس درخواستیوقتی دزدیدنت و تو خونه پیش مامانشون ...

"سرنوشت "p,36...۱۰ مین بعد ....ا/ت : بریم تو ؟ سرده....کوک :...

"سرنوشت "p,34...کانر : ( مست ) ... ا/تت ‌.... میدونستی شیفته...

سوار ماشین شدیم رسیدیم که جونگکوک گفت جونگکوک: از کنارم جم ن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط