درد سر بین گذر چند نفر یک مادر

درد سر ، بین گذر ، چند نفر، یک مادر
شده هر قافیه ام یک غزل درد آور

ای که از کوچه ی شهر پدرت می گذری
امنیت نیست از این کوچه سریع تر بگذر

دیشب از داغ شما فال گرفتم ، آمد :
دوش می آمد و رخساره ...نگویم بهتر!

من به هر کوچه ی خاکی که قدم بگذارم،
نا خود آگاه به یاد تو می افتم مادر

چه شده ،قافیه ها باز به جوش آمده اند:
دم در، فضه خبر، مادر و در، محسن پر !

کاظم بهمنی
دیدگاه ها (۱۹)

یَا اَبَا الْحَسَنِ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ یا عَلِیَّ بْنَ ...

.از پیمبر یا خدا درباره ی حیدر بپرس یعنی از گوهرشناسان قیمت ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط