سناریو اسلیترین
وقتی با لباس خیلی کوتاه و باز
میری بیرون
و بدون اونا و بدون اجازشون
*درخواستی*
دراکو:تا چشمش به لباست میوفته داد میزنه«کدوم گوری بودییی؟ »و اینگانه شد که ا/ت تنبیه شد*خلاصش کردمم*
تام/متیو/تئو:جرعت داری اون لباسو در نبود اینا بپوشی؟ نچچ ندارییی
لورنزو/ریگولوس:هرچی به گوشیت زنگ میزنه جواب نمیدی استرس گرفته یعنی دوست دخترش کجاس که در خونه باز میشه چشمش به لباست میوفته میگه«کجا بودیییی؟ چرا این لباس کوفتی تنتههه؟»میگی«آروممم خونه دوستم بودم! »میگه«کدوم دوستت؟ »میگی«همونی که تو بهش میگی لا.شی»عصبی میشه یهو گوشیشو پرت میکنه اونور روحیه متیوایش میزنه بالا و میگه«چرا بدون من رفتی خونه اون حرومزاده؟اونم با این لباس؟ خجالت نمیکشییی؟ »میگی«بابا بقرآن یارو دختره پسر مسر هم نبود»با لحن مظلومانه ای میگی«ددی من عاشقتم یادت رفته؟ »اوشونم خر میشه میبخشتت ولی تنبیهت سر جاشه...
خب خب واسه بچه هام طولانی شد دیدین؟راضی بودین؟ لایک و کامنت فراموش نشههه
میری بیرون
و بدون اونا و بدون اجازشون
*درخواستی*
دراکو:تا چشمش به لباست میوفته داد میزنه«کدوم گوری بودییی؟ »و اینگانه شد که ا/ت تنبیه شد*خلاصش کردمم*
تام/متیو/تئو:جرعت داری اون لباسو در نبود اینا بپوشی؟ نچچ ندارییی
لورنزو/ریگولوس:هرچی به گوشیت زنگ میزنه جواب نمیدی استرس گرفته یعنی دوست دخترش کجاس که در خونه باز میشه چشمش به لباست میوفته میگه«کجا بودیییی؟ چرا این لباس کوفتی تنتههه؟»میگی«آروممم خونه دوستم بودم! »میگه«کدوم دوستت؟ »میگی«همونی که تو بهش میگی لا.شی»عصبی میشه یهو گوشیشو پرت میکنه اونور روحیه متیوایش میزنه بالا و میگه«چرا بدون من رفتی خونه اون حرومزاده؟اونم با این لباس؟ خجالت نمیکشییی؟ »میگی«بابا بقرآن یارو دختره پسر مسر هم نبود»با لحن مظلومانه ای میگی«ددی من عاشقتم یادت رفته؟ »اوشونم خر میشه میبخشتت ولی تنبیهت سر جاشه...
خب خب واسه بچه هام طولانی شد دیدین؟راضی بودین؟ لایک و کامنت فراموش نشههه
۸.۷k
۲۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.