وانشات یونگی
وانشات یونگی
ا/ت
امروز قراره یونگی از امریکا برگرده
زنگ زدم بهش جواب نداد چرا این جواب نمی ده؟
دوباره زنگ زدم بهش همین که جواب داد جیغ زندم
-یاااا چرا جواب نمی دی دلم هزار راه رفت
+جیغ نزن،علیک سلام،خواب بودم
-ببخشید سلام
+خوبی؟
-اره من خوبم تو چی ؟
+منم خوبم عزیزم کاری داشتی ؟
-نه من کاری نداشتم فقط دل تنگ شده بودم
*شوگا بیا درو باز کن
-یاا اون دختر دیگه کیه
+دختر نیست جی هوپه
-خودت خری(خفه شو)اون صدای دختر بود
+بیب گفتم که جی هوپه
-پس چرا صداش اینجوریه
+دیروز رفتیم شهربازی زیاد جیغ زد اینجوری شد
-اجازه دارم فردا با دوستام برم بیرون؟؟
+نه
-خواهشن
با حالت کیوتی گفتم که دلش نیومد نه بگه
+باش لازم نیست که مقرارت رو تکرار کنم
-نه لازم نیست بای
+بای عکس لباستو بفرست بارم
-باش
قط کردم رفتم که صبحانه بخورم که چشمم به ساعت خورد وای خدا ساعت ۵صبح بود پسره بدبخت رو از خواب بیدار کردم
رفتم دوباره خوابیدم
ساعت ۷صبح
شوگا
همه بیدار شیدیم و رفتیم فرودگاه
(چند ساعت بعد)
+اوف چقد خسته شدم
جیمین:تو که همه ی راه رو خوابیدی
+ولی جام خوب نبود
نامجون
با زخمت از بین ارمی ها رد شدیم و سوار ماشین شدیم
+راننده کیم منو ببر کافه ی ...
نامجون :برای چی
+ا/ت اونجاس
*اها
شوگا
رسیدم دم کافه پیاده شدم و رفتمبود
داشتم دنبال ا/ت میگشتم که با صحنه ای که دیدم ناراحت و عسبانی شدم ولی اونا فقط دوستن ، اخه این چه معنی ای داره که ۵تا پسر بین۳ دختر باشن؟
رفتم جلو همین که ا/ت منو دید پرید بغلم
(تو ماشین)
-اوپا میخوای من رانندگی کنم؟
+نه
ا/ت
این چرا عسبانی بود
...
یونگی منو برد خونه ی خودش درو باز کرد و رفت تو منم رفتم تو و رو مبل نشستم شوگا بد. جور منو نگاه میکرد
-شوگا چرا اینجوری داری نگاه می کنی
+بیب نظرت چیه یکم عشق و حال کنیم
-فکرشم نکن
پاشد اومد سمتم منم شروع کردم به دویدن وایی خدا منو گرفت و برد سمت اتاق خوابش منو انداخت رو تخت و لباس خودش و منو در اورد..
خلاصه کنم یه شب پر از عشق و درد سر کردید
.........
اگه خوشتون اومد بگید که دروباره بنویسم
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن
ا/ت
امروز قراره یونگی از امریکا برگرده
زنگ زدم بهش جواب نداد چرا این جواب نمی ده؟
دوباره زنگ زدم بهش همین که جواب داد جیغ زندم
-یاااا چرا جواب نمی دی دلم هزار راه رفت
+جیغ نزن،علیک سلام،خواب بودم
-ببخشید سلام
+خوبی؟
-اره من خوبم تو چی ؟
+منم خوبم عزیزم کاری داشتی ؟
-نه من کاری نداشتم فقط دل تنگ شده بودم
*شوگا بیا درو باز کن
-یاا اون دختر دیگه کیه
+دختر نیست جی هوپه
-خودت خری(خفه شو)اون صدای دختر بود
+بیب گفتم که جی هوپه
-پس چرا صداش اینجوریه
+دیروز رفتیم شهربازی زیاد جیغ زد اینجوری شد
-اجازه دارم فردا با دوستام برم بیرون؟؟
+نه
-خواهشن
با حالت کیوتی گفتم که دلش نیومد نه بگه
+باش لازم نیست که مقرارت رو تکرار کنم
-نه لازم نیست بای
+بای عکس لباستو بفرست بارم
-باش
قط کردم رفتم که صبحانه بخورم که چشمم به ساعت خورد وای خدا ساعت ۵صبح بود پسره بدبخت رو از خواب بیدار کردم
رفتم دوباره خوابیدم
ساعت ۷صبح
شوگا
همه بیدار شیدیم و رفتیم فرودگاه
(چند ساعت بعد)
+اوف چقد خسته شدم
جیمین:تو که همه ی راه رو خوابیدی
+ولی جام خوب نبود
نامجون
با زخمت از بین ارمی ها رد شدیم و سوار ماشین شدیم
+راننده کیم منو ببر کافه ی ...
نامجون :برای چی
+ا/ت اونجاس
*اها
شوگا
رسیدم دم کافه پیاده شدم و رفتمبود
داشتم دنبال ا/ت میگشتم که با صحنه ای که دیدم ناراحت و عسبانی شدم ولی اونا فقط دوستن ، اخه این چه معنی ای داره که ۵تا پسر بین۳ دختر باشن؟
رفتم جلو همین که ا/ت منو دید پرید بغلم
(تو ماشین)
-اوپا میخوای من رانندگی کنم؟
+نه
ا/ت
این چرا عسبانی بود
...
یونگی منو برد خونه ی خودش درو باز کرد و رفت تو منم رفتم تو و رو مبل نشستم شوگا بد. جور منو نگاه میکرد
-شوگا چرا اینجوری داری نگاه می کنی
+بیب نظرت چیه یکم عشق و حال کنیم
-فکرشم نکن
پاشد اومد سمتم منم شروع کردم به دویدن وایی خدا منو گرفت و برد سمت اتاق خوابش منو انداخت رو تخت و لباس خودش و منو در اورد..
خلاصه کنم یه شب پر از عشق و درد سر کردید
.........
اگه خوشتون اومد بگید که دروباره بنویسم
#لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن
۲۶.۳k
۱۸ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.