بهترین رقیب من

بهترین رقیب من
پارت ۴
ویو جونگکوک
ا..ا..اون ات بود سریع رفتم سمتش

جونگکوک: هی....چه اتفاقی افتاده خوبی ؟
ات:....لازم ن...کرده نگر....ان من بش..ی.....برو پی...شه جی...مین
جونگکوک: چرت نگو
( جونگکوک اتو بغل کرد و برد دکتر و به معلمشون گفت ات حالش بده و نمیتونه بیاد مدرسه و الانم جونگکوک پیشه اته)

ات: چرا...منو آوردی دکتر
جونگکوک: چی!؟
ات: میتونستی همونجا ولم کنی
جونگکوک: خب درستع من دوست جیمینم ولی شبیه اون نیستم....من.....نمیتونم یکی...رو اینطوری ول کنم ولی جیمینم آدم خوبیه فقط وقتی کوچیک بودِ خیلی سختی کشید و باعث شد اینطوری بشه ( لبخند تلخ)
ات: یه سوال دارم ازت ولی باید راستشو بگی
جونگکوک: می‌شنوم ؟
ات: تو به هانا علاقه ای داری ؟
جونگکوک: من ۲ ساله عاشق هانام
ات: جدی میگی پس چرا بهش نمیگی ؟!😳
جونگکوک: چون میترسم ردم کنه ( ناراحت)
ات: نخیرم.....اونم دقیقاً شبیه توعه.....میترسه که ردش کنی ( مهربون)
جونگکوک: پس یعنی......
ات: آره....هانا عم ۲ ساله عاشقته ( لبخند)
جونگکوک: واییی جدییی میگییی ( خوشحال)
ات: اره ( خنده)
ویو جیمین
نمیدونم چرا حس عذاب و وجدان داشتم ، هی جیمین چت شده تو برای کسی دلت نمیسوخت الان میسوزه هه واقعا که دارم عقلمو از دست میدم

ببخشید کم بود 💔

حمایت 🥲

ببینید جای حساس تموم نکردم 😌 😁
دیدگاه ها (۰)

🗣️: چرا آرمی ؟🗣️: مگر بی تی اس چیع که انقدر دوسش داری؟حالا ع...

سلیقه من 😑😐

اگر حالتون خوب نیست یا میخواید تسلیم بشید لطفاً به حرفایی نا...

بهترین رقیب منپارت۱ویو اتبا صدای آلارم گوشیم از خواب بیدار ش...

پارت ۳ ویو اترفتم توی مدرسه خبری از هانا نبود ، رفتم توی کلا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط