بعد از اسارت احمد متوسلیان، «عماد» کھ از شرایط میدانی در
بعد از اسارت احمد متوسلیان، «عماد» کھ از شرایط میدانی در لبنان،
بھتر از بقیھ با اطلاع بود، بسیار تلاش کرد تا ھمان فرصتی کھ «احمد»
و سھ عزیز دیگر، دست«فالانژھا» بودند، با یک عملیات بتواند آنھا را
آزاد کند، اما بھ او اجازه داده نشد؟" دیپلماسی مذاکره در خصوص آزاد
سازی«متوسلیان» بھ کار گرفتھ شد و اجازه عملیات ندادند. نتیجھ این
شد کھ امروز سی و چند سال از اسارت «احمد» می گذرد و ھیچ خبری
از او و ھمراھانش نیست.
نمونھ مشابھ چنین اتفاقی در بلبعک افتاد. دو تن از فرماندھان عزیز ما
راھمان گروه اسارت گرفتند. آقایی بھ نام «ھاشمی» ویکی از دوستان
ایشان،کھ ھمین آقای «ھاشمی» بعدھا در عملیات «والفجرمقدماتی» بھ
شھادت رسید.
حدود ۴٨ساعت بعد از اسارت این دو عزیز توسط «فالانژھا» عملیاتی
توسط نیروھای «عماد» انجام شد.
طی آن عملیات، چند تن از فرماندھان فالانژ دستگیر شدند و دوازده
ساعت بعد،عملیات تبادل انجام و آن دو نفر آزاد شدند.
درباره اسارت «متوسلیان» ھم «حاج عماد» اصرار داشت کھ وقت از
دست می رود و این فرصت طلایی خیلی کوتاه است.
او خودش لبنانی بود بھ مناطق لبنان اشراف داشت و با گروه ھا آشنا
بود.
می دانست اگر فورا از گروه مقابل گروگان گرفتھ شود، با دست پر می
توان وارد مذاکره شد.
می گفت:در مذاکره جای التماس کردن برای رسیدن بھ خواستھ ات
نیست. برای گرفتن امتیازی کھ می خواھی باید دستت پر باشد. اما این
اجازه بھ آن ھا داده نشد.
#بریده_کتاب
#راز_رضوان
بھتر از بقیھ با اطلاع بود، بسیار تلاش کرد تا ھمان فرصتی کھ «احمد»
و سھ عزیز دیگر، دست«فالانژھا» بودند، با یک عملیات بتواند آنھا را
آزاد کند، اما بھ او اجازه داده نشد؟" دیپلماسی مذاکره در خصوص آزاد
سازی«متوسلیان» بھ کار گرفتھ شد و اجازه عملیات ندادند. نتیجھ این
شد کھ امروز سی و چند سال از اسارت «احمد» می گذرد و ھیچ خبری
از او و ھمراھانش نیست.
نمونھ مشابھ چنین اتفاقی در بلبعک افتاد. دو تن از فرماندھان عزیز ما
راھمان گروه اسارت گرفتند. آقایی بھ نام «ھاشمی» ویکی از دوستان
ایشان،کھ ھمین آقای «ھاشمی» بعدھا در عملیات «والفجرمقدماتی» بھ
شھادت رسید.
حدود ۴٨ساعت بعد از اسارت این دو عزیز توسط «فالانژھا» عملیاتی
توسط نیروھای «عماد» انجام شد.
طی آن عملیات، چند تن از فرماندھان فالانژ دستگیر شدند و دوازده
ساعت بعد،عملیات تبادل انجام و آن دو نفر آزاد شدند.
درباره اسارت «متوسلیان» ھم «حاج عماد» اصرار داشت کھ وقت از
دست می رود و این فرصت طلایی خیلی کوتاه است.
او خودش لبنانی بود بھ مناطق لبنان اشراف داشت و با گروه ھا آشنا
بود.
می دانست اگر فورا از گروه مقابل گروگان گرفتھ شود، با دست پر می
توان وارد مذاکره شد.
می گفت:در مذاکره جای التماس کردن برای رسیدن بھ خواستھ ات
نیست. برای گرفتن امتیازی کھ می خواھی باید دستت پر باشد. اما این
اجازه بھ آن ھا داده نشد.
#بریده_کتاب
#راز_رضوان
۲.۴k
۰۹ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.