ای حرم نگاهت سبب گرمی بندر
ای حرم نگاهت سبب گرمی بندر
شیرین پریشان من ،ای قند قلندر
ای یک شبه دیوانه شدن از برکاتت
دیوان غزل حاصل حمد حرکاتت
ای مهر تو چو مادر و ای قهر تو چو کودک
تا بوده ندیدست کسی مثل تو کودک
ای ماهی قرمز تو کی از آب پریدی؟
رویای مرا دیدی و از خواب پریدی
چون خنده ای آهسته به لبهام نشستی
بی داشتن دانه در این دام نشستی
دیدم که نگاهت غم در بین نشاط است
گیسوی تو مجموعه ی پل های صراط است
تا دست به دستت زدم ، از برق پریدم
خورشید تو را دیدم و از شرق پریدم
شمسم شدی و مولویم کردی و رفتی
با چند غزل«منزوی» ام کردی و رفتی
ناگاه بهم ریخت فعول و فعلاتم
من مشتعلن مشتعلن مشتعلاتم
#غلامرضا_طریقی
شیرین پریشان من ،ای قند قلندر
ای یک شبه دیوانه شدن از برکاتت
دیوان غزل حاصل حمد حرکاتت
ای مهر تو چو مادر و ای قهر تو چو کودک
تا بوده ندیدست کسی مثل تو کودک
ای ماهی قرمز تو کی از آب پریدی؟
رویای مرا دیدی و از خواب پریدی
چون خنده ای آهسته به لبهام نشستی
بی داشتن دانه در این دام نشستی
دیدم که نگاهت غم در بین نشاط است
گیسوی تو مجموعه ی پل های صراط است
تا دست به دستت زدم ، از برق پریدم
خورشید تو را دیدم و از شرق پریدم
شمسم شدی و مولویم کردی و رفتی
با چند غزل«منزوی» ام کردی و رفتی
ناگاه بهم ریخت فعول و فعلاتم
من مشتعلن مشتعلن مشتعلاتم
#غلامرضا_طریقی
۴۹۱
۲۵ آذر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.