خوب میکنی حالم را...
خوب میکنی حالم را...
خوب مثل نشستن زیر کرسیِ مادربزرگ، بوییدنِ بهارنارنج و راه رفتن روی برف.
وابسته ات شده ام...
مثل وابستگیِ چای به قند، ستاره به آسمان و ریشه به خاک.
بی اختیار دوستت دارم...
مثل مُسری بودنِ خمیازه، هوس بستنی در تابستان و چرت زدن با صدای لالایی.
دلتنگت شده ام...
مثل دلتنگیِ روز به شب، قله به کوهپایه و بهار به زمستان.
در قلبم می مانی...
مثل ماندگاری روشناییِ خورشید، سیاهیِ شب و آرامشِ آغوش!
تو را به طراوت برگ های سبزِ بهاری،
به ملایمت وزشِ باد هایش، دوست دارم ...
خوب مثل نشستن زیر کرسیِ مادربزرگ، بوییدنِ بهارنارنج و راه رفتن روی برف.
وابسته ات شده ام...
مثل وابستگیِ چای به قند، ستاره به آسمان و ریشه به خاک.
بی اختیار دوستت دارم...
مثل مُسری بودنِ خمیازه، هوس بستنی در تابستان و چرت زدن با صدای لالایی.
دلتنگت شده ام...
مثل دلتنگیِ روز به شب، قله به کوهپایه و بهار به زمستان.
در قلبم می مانی...
مثل ماندگاری روشناییِ خورشید، سیاهیِ شب و آرامشِ آغوش!
تو را به طراوت برگ های سبزِ بهاری،
به ملایمت وزشِ باد هایش، دوست دارم ...
۱۳.۵k
۲۸ خرداد ۱۴۰۰