هر جا

هــر جـــا
سخــن از نـام تـو آیـد بـر میـان
عشــق آیـد بـا شتـاب و مـرد میدان می شـود
دیدگاه ها (۲)

از آن روزی که در این وادی عشقشدم مـن آشنا با نـامـت آقــادگر...

خـوش بـه حال آن کـه دردریـای عشقت بی هـواغــوطه ور گــردد دم...

نــوشتـم بــر در و دیــوار قلبــمکــه ایــن خانه سنـد خــورد...

آشـــفته ام چـــو پیــر غلامـــــی کــه از غمـــتیکــــ عمــ...

تــیـغِ زخــم ( غــزل )

تـیـــغِ زخــــم ( غـزل )

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط