چه غریبانه ماندی ای دل

چه غریبانه ماندی ای دل:
نه غمی،نه غمگساری
نه به انتظار یاری،نه زه یار انتظاری
غم اگر به کوه گویم بگریزد و بریزد
که دگر بدین گرانی نتوان کشید باری
چه چراغ چشم دارد دلم از شبان و روزان___
دیدگاه ها (۴)

گاهی دلم برای باور های کشته شده امتنگ می شود___

یک نفر گفتخدا کاش که عاشق بشومشد و در پیچ و خم عشق خدا را گم...

لج می کنمبداخلاق می شومنه چیزی می بینمنه چیزی می شنومنه چیزی...

در شب کوچک مندلهره ویرانیستگوش کن!وَزِشِ ظلمت را می شنوی؟!من...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط