چند دقیقه قبل داشتم به پستها و کامنتای قدیمیم نگاه میکردم
چند دقیقه قبل داشتم به پستها و کامنتای قدیمیم نگاه میکردم، پنج سال پیش یه همچین روزایی بود که توی ویسگون ثبت نام کردم، تعدادمون کم بود و تقریبا همه همو میشناختن، میتونستی با خیلیا دوست بشی و حتی با بعضیا صمیمی تر از دوستای زندگی واقعیت باشی، چه روزا و شبایی که با هم گفتیم، خندیدیم و درد دل کردیم، اوقات خوشی داشتیم اما خب هر شروعی و هر دورانی یه پایانی هم داره و الان خیلی از اون آدمایی که من میشناختم از ویس رفتن و فقط دو سه تاشون موندن، گاهی وقتا خیلی دلم برا اون روزا تنگ میشه، روزایی که وقتی از همه چیز نا امید میشدم اینجا واقعا حالمو خوب میکرد، روزایی که دیگه برنمیگردن، مهسا، زندگی، زرا، داداش حامد، شیرین، داداش آریا، فاطمه و خیلیا دیگه که الان تو ذهنم نمیاین دلم خیلی براتون تنگ شده امیدوارم هرجا هستین حال دلتون خوب باشه :)
1399/3/12
#دلنوشته_من #یادگاری_بمونه #مهدیسا
1399/3/12
#دلنوشته_من #یادگاری_بمونه #مهدیسا
۶.۵k
۱۱ خرداد ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.