مکاشفه ای بسیار زیبا از آیت الله نجفی قوچانی

مکاشفه ای بسیار زیبا از آیت الله نجفی قوچانی :
"از نجف برای زیارت امام حسین(ع) به سمت کربلا حرکت کردم، نزدیک کربلا که رسیدم دیدم تشنگی بر من غالب شده است، دوان دوان آمدم تا خود را به آب برسانم، یک مرتبه چشمم به گنبد و بارگاه امام حسین(ع) افتاد و چنان شور و نشاطی وجودم را فرا گرفت که تشنگی فراموشم شد. آمدم و با گریه و سوز و گداز در صحن امام حسین(ع) نشستم، دیدم ساعت صحن شروع کرد به زدن، در عالم مکاشفه خواستم بفهمم چه می گوید، شنیدم ده مرتبه با صدای ظریف و لطیفی می گوید: «هَلْ مِنْ ناصِر یَنْصُرُونی»، آیا کسی هست مرا یاری کند؟ با خودم گفتم ببینم چه کسی به این درخواست جواب می دهد؟ ناگهان دیدم ساعت حرم حضرت عباس(ع) شروع کرد به زنگ زدن. گوش دادم ‌، دیدم ده مرتبه گفت: «لبیک،لبیک»…
برگرفته از کتاب سیاحت شرق… (طوبای کربلاﺀ حاج اسماعیل دولابی)
دیدگاه ها (۲)

#یا_مهدی_ادرکنی #یا_مهدی_ادرکنی #یا_مهدی_ادرکنی #یا_مهدی_ادر...

#یا_مهدی_ادرکنی #یا_مهدی_ادرکنی #یا_مهدی_ادرکنی #یا_مهدی_ادر...

پسر فاطمه شرمنده اگر میبینی کوچه آماده شده تا برسی...

مهدی جان.. هزار یوسف مصری، کلاف حُسن به کف ...

#یادحسین🍁حاج اسماعیل دولابی :🌹هنگامی که به یاد امام حسین(ع) ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط