به نام عشق که زیباترین سر آغاز است

به نام عشق که زیباترین سر آغاز است
هنوز شیشه ی عطر غزل درش باز است


جهان تمام شد و ماهپاره های زمین ...
هنوز هم که هنوز است کارشان ناز است


هزار پند به گوشم پدر فشرد و نگفت ...
که عشق حادثه ای خانمان بر انداز است


پدر نگفت چه رازی است این که تنها عشق
کلید این دل ناکوک ناخوش آواز است


به بام شاه و گدا مثل ابر می بارد ...
چقدر عشق شریف است و دست و دل باز است


بگو هر آنچه دلت خواست را به حضرت عشق
چرا که سنگ صبور است و محرم راز است


ولی بدان که شکار عقاب خواهد شد ...
کبوتری که زیادی بلند پرواز است !!!؟
دیدگاه ها (۱)

روزی می شود که برگ برنده ات دل می شود ... اما تو دیگر حاکم ن...

خوب می دانی چقدر دلتنگی را دوست ندارم .خوب می دانی دنیای من ...

با تو می مانم که از نام تو دل آذین شود ...تا که شرح عشقمان ی...

هرگز نفهمیدم فراموش کردن درد داشت یا فراموش شدن !!؟به هر حال...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط