بزار نجاتت بدم2
رسیدیم فرودگاه هنوز پرواز جونگ کوک
داداش آیو نشسته بود روی زمین
واسه همین رفتیم کافه نشستیم داشتیم اسموتی میخوردیم
که یهو هنگ کردم ...زبونم قفل شد
+اون....اونـ..اینـ....اینجا.....
آیو به نقطه ای که خیره شده بودم نگاه کرد و گفت
_ای وایی این عوضی اینجا چیکار میکنه ( ایو جان🌝ادب)
_بیا زود از اینجا بریم
+ ام....اما
_ بدو ......
( ده دقیقه بعد)
_فکر کنم گممون کرد بیا این آبو بخور بهتر شید
+ اوکی
صدایی توی سالن پخش شد
_ ای وای هواپیما نشست بدو بریم الان داداشیم میاد( باذوق)
(ا.ت هنوز گیجه)
دست ا.ت کشید و حرکت کردن
ویو ا.ت آیو داشت همینجوری به اطراف نگا میکرد که یهو پرید بغل مرد یه خوشگل وایی اگه این داداشش باشه .....
( همچنان ا.ت داشت با خودش حرف میزد )
که یهو صدای ایو رو شنید
_ ا.ت ....ا.ت کجایی تو گوسفند
+ چی....جانم..من...گوسفند... اهان اهان هیچی اینجام
_ این داداشمه جونگ کوک
+ از آشنایی تون خوشبختم مستر کوک
~منم همینطور لیدی .بهتره سوار ماشین شیم
آیو سوئیچت رو بده من
_ اخجون داداشی میخواد برونه
+ یکم سنگین باش🌝
_ نمیخواممم داداشمه
~من زوتر میرم ماشینو روشن کنم( با لبخند)
+باشه ( بخند بیشتر)
ایو در گوش ا.ت
_ دیدی داداشم سکیس پک داره
+ قبلا هم گفتم الانم میگم منو سننه🗿
_ قشنگ معلومه عاشق قیافه داداشم شدی
+ چرتو پرتو تموم کن شتر
( گازشو گرفت جلو تر رفت)
_ این چرا رفتش عه من که چیز بدی نگفتم
ویو ایو:
تو ماشین انقدر چرت چ پرت گفتمو خندیدیم که کلا ا.ت قضیه شوگا رو یادش رفت ولی اخه اون چطوری
مارو پیدا کرد
«فلش بک قبل از بیرون آیو و ا.ت »
ایو داشت با گوشیش چت میکرد .....با شوگا
مکالمه
_ چرا دوباره بهم پیام دادی اگه ا.ت بفهمه دوباره نابود میشه
¥ خواهش میکنم بگو ا.ت یه فرست بهم
بده من هنوز عاشقشم.
_ ا.ت فراموشت کرده پس بیخیالش شو
¥نه من مطمئنم اون هنوز منو یادشه
_ شاید زخم هایی که تو زدی بهش رو یادش باشه تا اون خاطرات احمقانه تون
دیگه بهم پیام نده من با ا.ت قرار دارم( بلاککک)
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.