آیا رجوع انحصاری به قران بدون توجه به احادیث صحیح است؟!؟
آیا رجوع انحصاری به قران بدون توجه به احادیث صحیح است؟!؟
شبهه شماره(۱۴۰)
متن شبهه
در آیاتی آمده که قرآن کتابی است که با تمام جزیئات بیان شده است ، وقتی که قرآن همه چی رو بیان کرده دیگر چه نیازی به احادیث داریم ؟
پاسخ شبهه
۱. تعطیل کردن حدیث و جدا کردن آن از قرآن (اسلام) ، سیاستی است که بلا فاصله پس از رحلت رسول اکرم (صل الله علیه و آله و سلم) اتخاذ گردید و حتی چنان بر آن پافشاری شد که تا سال ها اگر کسی حدیثی نقل میکرد ، به مجازات های شدید محکوم میگردید .
جدا کردن قرآن کریم از حدیث ، همان جدا کردن "کتاب الله" از "اهل بیت علیهم السلام" میباشد که آورنده قرآن بر اتصال این دو تا قیامت بر آن تصریح و تأکید داشتند.
۲. در هیچ کجای قرآن کریم بیان نشده است که در قرآن مجید ، همه چیز با ذکر جزئیات بیان شده است».
بعنوان مثال : در قرآن کریم فرموده است که نماز را اقامه کنید ، اما نفرموده چگونه / فرموده است که مناسک حج را به جای آورید ، اما نفرموده چگونه /
فرموده است که اهل طهارت ظاهری و باطنی باشید ، اما نفرموده است که طهارت ظاهری چگونه است /
فرموده است که امر به معروف و نهی از منکر کنید ، اما با ریز جزئیات چگونگی بیان نفرموده است / فرموده است زکات دهید ، اما از تمامی انواع و مصادیق زکات و مقدار هر یک ، چیزی نفرموده است.
۳. وقتی حتی چگونگی احکام ضروری و اولیه نیز با ذکر جزئیات بیان نشده است ، چگونه میتوان مدعی شد که همه چیز را با ذکر جزئیات بیان نموده است؟
اما در عین حال بسیار صریح ، آشکار ، ساده و مکرر بیان نموده است که از رسول (صل الله علیه و آله و سلم) اطاعت کنید . یعنی همان «سنت» که حدیث و سیره میباشد.
۴.تبیین و بیان قرآن کریم این گونه است که میفرماید : قرآن را به تنهایی نفرستادم که شما نیز بتوانید بدان بسنده کنید ، بلکه ابتدا رسول فرستادم و سپس به همراه او کتاب و میزان نیز نازل کردم.(الحدید ، 25)
۵.خداوند متعال فرمود که «این قرآن متقین را هدایت میکند و بر ظالمین جز خسرانشان نمی افزاید» . حال متقی کیست و چگونه میتوان متقی شد؟ ظلم چیست ، ظالم کیست و چگونه میتوان از ظلمت و ظلم دوری جست و با ظالم مقابله کرد و ...؟
آیا معلم ، تزکیه کننده ، مربی ، راهنما و رهبر نمیخواهد ؟ اگر این طور بود که خداوند متعال به تعداد هر انسانی یک لوحی یا کتابی از آسمان نازل میکرد و کار تمام بود و انبیاء و اولیایش این قدر به زحمت نمی افتادند و کربلا ها نیز پیش نمی آمد.
۶. آنکه میخواهد به قرآن کریم بسنده کند ، دست کم باید به ظاهر همان آیاتی که از رو میخواند توجه کند و ببیند خداوند متعال رسولش را برای چه امر یا اموری فرستاده است / آیا فقط برای تلاوت و ابلاغ آیات ؟خود میفرماید:
همان طور که در میان شما، فرستاده ای از خودتان روانه کردیم ، [که] آیات ما را بر شما میخواند ، و شما را پاک میگرداند ، و به شما کتاب و حکمت می آموزد ، و آنچه را نمیدانستید به شما یاد میدهد.
(البقره ، 151)
۷.اگر ظاهر کتاب کافیست و نیازی به تفسیر ، حدیث ، آموزش ، شرح ، بیان جزئیات احکام و یا شکافندگی علوم ندارد ؛ پس چرا این همه اختلاف در مبانی نظری و احکام عملی وجود دارد ؟ و چرا فرمود : «اختلاف را به کتاب و رسول» ارجاع دهید ؟
چرا نفرمود : «فقط به کتاب ارجاع دهید ؟» و این ارجاع به رسول (صل الله علیه و آله و سلم) ، بدون تأسی به سنّت (حدیث و سیره) ، که اصل اساسی و سرآمد آن در تداوم ولایت است ، چگونه ممکن میگردد ؟ و چرا تأکید کرد که این ارجاع به ایشان ، نشانه ایمان به خدا و معاد میباشد؟
ای کسانی که ایمان آورده اید ، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را [نیز] اطاعت کنید پس هر گاه در امری [دینی] اختلاف نظر یافتید ، اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید ، آن را به [کتاب] خدا و [سنت] پیامبر [او] عرضه بدارید ، این بهتر و نیک فرجام تر است.(النساء ، 59)
۸. دیر بازی است که سعی دارند که با استناد به آیات قرآن کریم ، علیه قرآن کریم ضد تبلیغ کنند و مرتب دوباره ادعا میکنند که قرآن کافیست ؛ در قرآن همه چیز هست ؛ برای همگان آسان است ؛ پس نیازی به تفسیر و یا حدیث و ... ندارد.
۹. هیچ جمله یا فعلی نیست که بی نیاز از تفسیر باشد . خواه غزل حافظ باشد ، خواه یک جمله طنز ، خواه جملات رد و بدل شده در گفتگوی بین دو نفر ... و خواه آیات قرآن کریم . حتی همین سؤال ارسالی قابل تفسیر است ، همین پاسخ ایفادی قابل تفسیر است .تفسیر یعنی «باز کردن» ، و البته که قرآن کریم ، با حدیث نبوی و اهل عصمت (علیهم السلام) ، تفسیر میشود . همین که میگویند : در فلان آیه چنین گفته شده ، پس نیازی به تفسیر و حدیث نیست ، خودش نوعی تفسیر [البته غلط] از این آیات میباشد ؛ لذا مستند به هیچ حدیث و یا مستدل به هیچ من
شبهه شماره(۱۴۰)
متن شبهه
در آیاتی آمده که قرآن کتابی است که با تمام جزیئات بیان شده است ، وقتی که قرآن همه چی رو بیان کرده دیگر چه نیازی به احادیث داریم ؟
پاسخ شبهه
۱. تعطیل کردن حدیث و جدا کردن آن از قرآن (اسلام) ، سیاستی است که بلا فاصله پس از رحلت رسول اکرم (صل الله علیه و آله و سلم) اتخاذ گردید و حتی چنان بر آن پافشاری شد که تا سال ها اگر کسی حدیثی نقل میکرد ، به مجازات های شدید محکوم میگردید .
جدا کردن قرآن کریم از حدیث ، همان جدا کردن "کتاب الله" از "اهل بیت علیهم السلام" میباشد که آورنده قرآن بر اتصال این دو تا قیامت بر آن تصریح و تأکید داشتند.
۲. در هیچ کجای قرآن کریم بیان نشده است که در قرآن مجید ، همه چیز با ذکر جزئیات بیان شده است».
بعنوان مثال : در قرآن کریم فرموده است که نماز را اقامه کنید ، اما نفرموده چگونه / فرموده است که مناسک حج را به جای آورید ، اما نفرموده چگونه /
فرموده است که اهل طهارت ظاهری و باطنی باشید ، اما نفرموده است که طهارت ظاهری چگونه است /
فرموده است که امر به معروف و نهی از منکر کنید ، اما با ریز جزئیات چگونگی بیان نفرموده است / فرموده است زکات دهید ، اما از تمامی انواع و مصادیق زکات و مقدار هر یک ، چیزی نفرموده است.
۳. وقتی حتی چگونگی احکام ضروری و اولیه نیز با ذکر جزئیات بیان نشده است ، چگونه میتوان مدعی شد که همه چیز را با ذکر جزئیات بیان نموده است؟
اما در عین حال بسیار صریح ، آشکار ، ساده و مکرر بیان نموده است که از رسول (صل الله علیه و آله و سلم) اطاعت کنید . یعنی همان «سنت» که حدیث و سیره میباشد.
۴.تبیین و بیان قرآن کریم این گونه است که میفرماید : قرآن را به تنهایی نفرستادم که شما نیز بتوانید بدان بسنده کنید ، بلکه ابتدا رسول فرستادم و سپس به همراه او کتاب و میزان نیز نازل کردم.(الحدید ، 25)
۵.خداوند متعال فرمود که «این قرآن متقین را هدایت میکند و بر ظالمین جز خسرانشان نمی افزاید» . حال متقی کیست و چگونه میتوان متقی شد؟ ظلم چیست ، ظالم کیست و چگونه میتوان از ظلمت و ظلم دوری جست و با ظالم مقابله کرد و ...؟
آیا معلم ، تزکیه کننده ، مربی ، راهنما و رهبر نمیخواهد ؟ اگر این طور بود که خداوند متعال به تعداد هر انسانی یک لوحی یا کتابی از آسمان نازل میکرد و کار تمام بود و انبیاء و اولیایش این قدر به زحمت نمی افتادند و کربلا ها نیز پیش نمی آمد.
۶. آنکه میخواهد به قرآن کریم بسنده کند ، دست کم باید به ظاهر همان آیاتی که از رو میخواند توجه کند و ببیند خداوند متعال رسولش را برای چه امر یا اموری فرستاده است / آیا فقط برای تلاوت و ابلاغ آیات ؟خود میفرماید:
همان طور که در میان شما، فرستاده ای از خودتان روانه کردیم ، [که] آیات ما را بر شما میخواند ، و شما را پاک میگرداند ، و به شما کتاب و حکمت می آموزد ، و آنچه را نمیدانستید به شما یاد میدهد.
(البقره ، 151)
۷.اگر ظاهر کتاب کافیست و نیازی به تفسیر ، حدیث ، آموزش ، شرح ، بیان جزئیات احکام و یا شکافندگی علوم ندارد ؛ پس چرا این همه اختلاف در مبانی نظری و احکام عملی وجود دارد ؟ و چرا فرمود : «اختلاف را به کتاب و رسول» ارجاع دهید ؟
چرا نفرمود : «فقط به کتاب ارجاع دهید ؟» و این ارجاع به رسول (صل الله علیه و آله و سلم) ، بدون تأسی به سنّت (حدیث و سیره) ، که اصل اساسی و سرآمد آن در تداوم ولایت است ، چگونه ممکن میگردد ؟ و چرا تأکید کرد که این ارجاع به ایشان ، نشانه ایمان به خدا و معاد میباشد؟
ای کسانی که ایمان آورده اید ، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را [نیز] اطاعت کنید پس هر گاه در امری [دینی] اختلاف نظر یافتید ، اگر به خدا و روز بازپسین ایمان دارید ، آن را به [کتاب] خدا و [سنت] پیامبر [او] عرضه بدارید ، این بهتر و نیک فرجام تر است.(النساء ، 59)
۸. دیر بازی است که سعی دارند که با استناد به آیات قرآن کریم ، علیه قرآن کریم ضد تبلیغ کنند و مرتب دوباره ادعا میکنند که قرآن کافیست ؛ در قرآن همه چیز هست ؛ برای همگان آسان است ؛ پس نیازی به تفسیر و یا حدیث و ... ندارد.
۹. هیچ جمله یا فعلی نیست که بی نیاز از تفسیر باشد . خواه غزل حافظ باشد ، خواه یک جمله طنز ، خواه جملات رد و بدل شده در گفتگوی بین دو نفر ... و خواه آیات قرآن کریم . حتی همین سؤال ارسالی قابل تفسیر است ، همین پاسخ ایفادی قابل تفسیر است .تفسیر یعنی «باز کردن» ، و البته که قرآن کریم ، با حدیث نبوی و اهل عصمت (علیهم السلام) ، تفسیر میشود . همین که میگویند : در فلان آیه چنین گفته شده ، پس نیازی به تفسیر و حدیث نیست ، خودش نوعی تفسیر [البته غلط] از این آیات میباشد ؛ لذا مستند به هیچ حدیث و یا مستدل به هیچ من
۴.۴k
۱۳ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.