بابا رفقم گر داده بود بهش باد ازماش اعتاد بد
باباي رفيقم گير داده بود بهش ك بايد ازمايش اعتياد بدي
اونم بمن گفت تروخدا تو بيا برو جاي من، منم با اعتماد ب نفس كامل رفتم ازمايش دادم،هيچي ديگ بردنش كمپ..
اونم بمن گفت تروخدا تو بيا برو جاي من، منم با اعتماد ب نفس كامل رفتم ازمايش دادم،هيچي ديگ بردنش كمپ..
- ۲.۴k
- ۰۵ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط