بابا رفقم گر داده بود بهش باد ازماش اعتاد بد

باباي رفيقم گير داده بود بهش ك بايد ازمايش اعتياد بدي
اونم بمن گفت تروخدا تو بيا برو جاي من، منم با اعتماد ب نفس كامل رفتم ازمايش دادم،هيچي ديگ بردنش كمپ..
دیدگاه ها (۴)

+ روانشناسا میگن با پدیده ایی به نام گرسنگی پوست مواجه اییم ...

واقعیت اینه که کسی واقعا دوستمون نداره آدم های دوروبرمون فقط...

روی نبودنت هم میتوان حساب کرد...

احتمالا تو زندگی قبلیم "امام زاده" بودم .... وگرنه دلیلی ندا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط