آدم که دلخوریهایش را جار نمی زند نه یارجان

آدم که دلخوریهایش را جار نمی زند. نه یارجان؟!
این است که دلخور که میشوم، ساکت تر میشوم از همیشه.
آنقدر ساکت، که حرفها و دلخوری ها جمع میشود...
بالا می آید...
تهوع میشود...
من یارجان از اولش هم فهمیدم حق ندارم دلخوریهایم را بلندبلند گریه کنم...
اما به جایش بساط غم و شکستگی را میبرم در دکان خدا پهن میکنم...
خدا تنها مشتری دلهای شکسته است یارجان!
میروم و لب برمیچینم و بغض میکنم...
میروم و میگویم که: می با دیگران خوردی و با من سر گران داری...
میروم و وقتی به دلخوری هایم چوب حراج زدم و همه اش را فروختم به خدا دوباره برمیگردم...
اما یارجان! هیچ چیز جای شانه هایت را نمیگیرد به وقت دلتنگی و دلخوری...
شانه هایت را گاهی به اندازه چهار قطره اشک به این مجنون قرض میدهی‌؟
#الهام_جعفری



#یکشنبه time 1;46
۱۴.آذرِ.۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴)

ما سال‌ها پيششادی‌هايمان راگم كرديم ميانِروزمرگی‌هايمانميانِ...

«کی میدونه؟شایَد وَقتِشه مَنَم بِرَم ... :),شایَد وَقتِشه مَ...

عشــــق کهبهانه نمی خواهـــدتورا که میبینــــمبی اجازه می ری...

ميهمان خيالم كه ميشوی باد كه هيچ ، طوفان هم بيايد ديگر تكان ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط