دو سه تا حبه قند و چای حسین

دو سه تا حبه قند و چای حسین

بعد روضه عجیب می چسبد

*

مستم، ملامتم نکن ای محتسب که من 

چایی نبات روضه ی ارباب خورده‌ام 

*

به یاد چایی شیرین کربلاییها

لبم حلاوت "احلی من العسل" دارد



دکتر! زبی دوایی دردم نگو که من 

چای شفای روضه‌ی ارباب میخورم 



دلتنگ چای روضه و بی میل زمزمم

خیری اگر که هست از این روضه دیده‌ام



این عشق پر بهاست به عالم نمیدهم

من طعم چای روضه به زمزم نمیدهم

*

حسین جان!

مُتعجّب نشو از من که چرا گیر تو ام

شکر چایی تو حُکم نمک را دارد

*

این چای روضه ها که مرا زیر و رو کند

عطرش ز دور کار هزاران سبو کند

*  

در جوانی همه نوع باده و می نوشیدم

راستش هیچ کدام چایی ارباب نشد 

*  

تمام درد بدون علاج دنیا را

به چای روضه ی آقا دوا کنید از نو



این عشق پر بهاست به عالم نمیدهم

من طعم چای روضه به زمزم نمیدهم

*

رقیق شد دل آلوده از گناهم باز

کمی ز معجزه‌ی چای هیأتش این است

*

چه حاجت است مرا بر شراب جنت‌ها

که چای روضه‌ی ارباب مست مستم کرد

*

بی جهت دنبال برهان و کلام و منطقیم

چای بعد روضه کافر را مسلمان می کند

*

چای بعد از روضه آب زندگیست

خضر گویا اهل هیأت بوده است

*

سرچشمه ی بقا همه در چای روضه هاست

پس بهر خضر چای بقا را بیاورید

*

دم کشیدند همه سبز دلان در هیأت

چای سادات اگر سبز نباشد عجب است

*

من ترک چایی کرده بودم سالیانی

موکب به موکب اربعین چایی خورم کرد

*

حسین جان!

درشهرتو هرچیزدهد مزه ی باده

انگور ... رطب ... یا که همین چایی ساده

*

عرق کهنه ی شیراز مرا مست نکرد

چایی روضه ی ارباب زمین گیرم کرد

 ) چایی تازه دم روضه زمین گیرم کرد(

 



با معرفت ها ذکر مأخذ می کنند :)
دیدگاه ها (۵)

روضه خوانت میشوم با روضه ای تک مصرعی« بر زمین بودی و بر جسم ...

اسممون شد جامونده های کربلا.راهی شدیم سمت کربلای ایران اونم ...

.......

پادشاهان همه مبهوت مَقامت، گویند:این چه شاهیست مگر؟ این همه ...

عشـــق تحقیر شـده𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟐︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼⏜۪۪۪︵...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط