سرو ایستاده به چو تو رفتار میکنی

سرو ایستاده به چو تو رفتار می‌کنی
طوطی خموش به چو تو گفتار می‌کنی
کس دل به اختیار به مهرت نمی‌دهد
دامی نهاده‌ای که گرفتار می‌کنی
تو خود چه فتنه‌ای که به چشمان ترک مست
تاراج عقل مردم هشیار می‌کنی
از دوستی که دارم و غیرت که می‌برم
خشم آیدم که چشم به اغیار می‌کنی
گفتی نظر خطاست تو دل می‌بری رواست
خود کرده جرم و خلق گنهکارمی‌کنی
دیدگاه ها (۰)

بوسیدن لب یار اول ز دست مگذار کآخر ملول گردی از دست و لب گزی...

7 ابان روزی برای توهم پان ایرانیست ها

رفت و غزلم چشم به راهش نگران شددلشوره ی ما بود، دل آرام جهان...

جواب دندان شکن رهبر انقلاب به شعر سیمین بهبهانی - حتما بخونی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط