دل است دیگر
دل است دیگر
خسته مى شود، بی حوصله مى شود.
از روزگار، از آدمها،از خودش ،از این نقابها،
از اثبات ،از توضیح
از کلماتی که رابطه هارا به تلخی می كشد،
از این همه مهربانی کردن و نامهربانی دیدن،
سلام تصنعی شنیدن،
از سنگ صبور بودن،
وآخر هم مُهرسنگ خوردن
از زهر حرفهایی که تا آخر عمرآدمی را می آزارد
کم می آورى،
خسته ای،
از این همه خواستن ها و نشدنها. .
بعد این تجربه..
با خودت هم صادق نخواهی بود. چون...
صادق بودنت را تحمل نکردند.
آدم دیگری میشوی.
خشن تر. کلافه تر. تلخ تر
و جالب تر اینکه،
با اطرافت هم کاری نداری..
چون...
مبهوت یک شکستی مغلوب یک اتفاقی،
و مصلوب یك عشق ناپایدار.
خرده هایت را باد دارد می برد!!
و تو خاطراتت را محکم بغل گرفته ای!!!
چون!!!
دیگر توان قوی ماندنت نیست...
خسته مى شود، بی حوصله مى شود.
از روزگار، از آدمها،از خودش ،از این نقابها،
از اثبات ،از توضیح
از کلماتی که رابطه هارا به تلخی می كشد،
از این همه مهربانی کردن و نامهربانی دیدن،
سلام تصنعی شنیدن،
از سنگ صبور بودن،
وآخر هم مُهرسنگ خوردن
از زهر حرفهایی که تا آخر عمرآدمی را می آزارد
کم می آورى،
خسته ای،
از این همه خواستن ها و نشدنها. .
بعد این تجربه..
با خودت هم صادق نخواهی بود. چون...
صادق بودنت را تحمل نکردند.
آدم دیگری میشوی.
خشن تر. کلافه تر. تلخ تر
و جالب تر اینکه،
با اطرافت هم کاری نداری..
چون...
مبهوت یک شکستی مغلوب یک اتفاقی،
و مصلوب یك عشق ناپایدار.
خرده هایت را باد دارد می برد!!
و تو خاطراتت را محکم بغل گرفته ای!!!
چون!!!
دیگر توان قوی ماندنت نیست...
۱.۳k
۰۸ مهر ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.