با همه ی بی سر و سامانیم

با همه ی بی سر و سامانیم
باز به دنبال پریشانیم
طاقت فرسودیگیم هیچ نیست
درپی ویران شدنی آنیم
ماهی برگشته ز دریاشدم
تاکه نگیری ونمیرانی ام
حرف بزن حرف بزن سالهاست
تشنه ی یک صحبت طولانیم
حرف بزن بغض مرا باز کن
دیر زمانیست که بارانیم
آمده ام تا تو نگاهم کنی
عاشق این لحظه ی طوفانیم
دیدگاه ها (۲)

رونوشت روزها را روی هم سنجاق کردم شنبه های بی پناهی جمعه های...

دارم انگار خواب میبینم یاکه بیدارم و حواسم نیست دوستم داری و...

جزکوی"تو"دل رانبودمنزل دیگر...گیرم که بود کوی دگرکو - دل - د...

....

با همه ی بی سر و سامانی امباز به دنبالِ #پریشانی امطاقتِ #فر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط