یه وقتایی آدم اونقدر ضعیف میشه که حس می کنه
یه وقتایی آدم اونقدر ضعیف میشه که حس می کنه
حتی نسیم ملایمی که از لای پنجره ی اتاق داخل میاد ،
حتی مورچه ی کوچیکی که لبه ی دیوار راه میره ،
حتی یه کلمه ی ساده هم می تونه بهش آسیب وارد کنه ،
این آدم یه روزی از یه طوفان سهمگین ، یه مورچه ی بزرگتر و یه جمله ی تلخ و خشن بدجوری زخمی شده،
برا همین ترسیده
این آدم رو اذیتش نکنین ،
بذارین طعم اعتماد و بچشه ،
نذارین پلنگ زخمی درونش به جداره ی دیوارش چنگ بزنه ،
بعد سرخورده بیفته یه گوشه....
آدم وقتی آسیب می بینه
ضعیف میشه !
حالا هر چقدر هم که از کارما و تقدیر و چرخ سرنوشت توقع داشته باشیم بازم بعضی آدما هستن که _اتفاقا دلشون میاد_ بقیه رو اذیت کنن!! .
حتی نسیم ملایمی که از لای پنجره ی اتاق داخل میاد ،
حتی مورچه ی کوچیکی که لبه ی دیوار راه میره ،
حتی یه کلمه ی ساده هم می تونه بهش آسیب وارد کنه ،
این آدم یه روزی از یه طوفان سهمگین ، یه مورچه ی بزرگتر و یه جمله ی تلخ و خشن بدجوری زخمی شده،
برا همین ترسیده
این آدم رو اذیتش نکنین ،
بذارین طعم اعتماد و بچشه ،
نذارین پلنگ زخمی درونش به جداره ی دیوارش چنگ بزنه ،
بعد سرخورده بیفته یه گوشه....
آدم وقتی آسیب می بینه
ضعیف میشه !
حالا هر چقدر هم که از کارما و تقدیر و چرخ سرنوشت توقع داشته باشیم بازم بعضی آدما هستن که _اتفاقا دلشون میاد_ بقیه رو اذیت کنن!! .
۴.۴k
۰۴ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.