آشفته ترین رودم و از خویش گریزان

‌‌‌‌‌‌
آشفته ترین رودم و از خویش گریزان
آواره ی آغوشِ تو دریا !... بغلم کن !


غم جان قلم را به لب آورد و غزل شد
لبخند بزن، وای به حال غزلم کن


‌‌‌‌‌
دیدگاه ها (۲)

عشق ....ستار العیوب است....؛ هر چه با من بد کنی......

➕ ✨ هیچ وقت نباید به اجبار خندید !💫 گاهی بــاید تا نهایت آرا...

♥ ️ﭘﺪﺭ ﻫﺎ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﻫﺎ♥ ️ﻣﺜﻞ ﻗﻨﺪ ﻣﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ..ﭼﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﺕ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺷ...

عشق یعنی... تو را کسی از دوربه خیابانِ بی کسی بکشدمثل دس...

🐸🪷☘️بذار به حال خودش زندگی رو ...و هیاهوی آدم هاروبشین کنار ...

با همه ی بی سر و سامانی امباز به دنبالِ #پریشانی امطاقتِ #فر...

گفتی که نگو روی تو را ماه ندارد اصرار نکن جان خودت راه ندارد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط