منیجر زیبای من☆
منیجر زیبای من☆
پارت ④
ویو ته
بهش اعتراف کردم چن دقیقه تو شوک بود ولی یهو منو بوسید خودشم از کاری که کرده بود متعجب بود..... میخواست ازم جدا شه که نزاشتمو بوسه رو ادامه دادم
که اونم همراهی میکرد بعد پنج مین بعد ازش جدا شدم که گفت
ات: دوس دارم مال تو باشم
ته: خیلی دوست دارم رزا
ات: منم همینطور
*فلش بک به یک ماه بعد*
ویو ات
از روزی که ته بهم اعتراف کرده رابطه داریم ولی فقط اعضا از رابطمون خبر دارن..... البته با اونا هم خیلی رابطب خوبه وخیلی خوب باهام رفتار میکنن..... تو همین فکرا بودم و داشتم بره خودمو ته قهوه درست میکردم که یهو دوتا دست دوره کمرم حلقه شد فک کردم تهیونگه با ذوق به سمتش برگشتم... باچیزی که دیدم شاخ دراوردم سریع از بغلش اومدم بیرون
ات: تو اینجا چیکار میکنی؟ اصلا چرا منو بغل کردی؟
جیهون: ات عزیزم آروم باش.... من تازه از کما اومدم بیرون... بعدشم اومدم سره کارم.. بهم گفتن تو بجای من اومدی و منیجر کیم تهیونگ شدی
ات: اولا من عزیز تو نیستم دومن.... من تا چن روز دیگه میرم و تومیتونی بیای سر کارت... سومن دیگه منو بغل نکن من دوس پسر دارم
جیهون: عه... اونوقت دوس پسرت کیه..... ببین ات میدونم اینارو واسه رد کردن من میگی.... درزم تو سر کارت بمون من میرم یه کاره دیگه پیدا میکنم....
ات: من واقعا دوس پسر دارم میخوای باور کن میخوای نکن... بعدشم من قراره آیدل بشم پس نیازی بع این کار ندارم الانم من باید برم.....
ویو نویسنده
ات حرفشو زد و میخواست بره که جیهون دستشو گرفت و چسبوندش به دیوار و میخواست ببوستش که همون لحظه تهیونگ اومد و ات هم بایه لگد جیهون رو پرت کرداونور... میخواست اونو بزنه که ته جلوشو گرفت و جلو چشمای جیهون ات و بوسید.... و جیهون در کمال نا باوری پرسید...
جیهون: ت... تو دوس پسرشی؟
ته: آره... مشکلیه.. بعدشم دفعه آخرت باشه به اموال من دست میزنی...* روبه ات* رزا عزیزم خوبی؟
ات: آره خوبم بیا بریم......
*فلش بک به دوماه بعد*
ویو نویسنده
تو این دوماه ات به سختی تلاش کرد و از اونجایی که خیلی بااستعداده دو هفته ای میشه که تو یه گروه سه نفره دبیو کرده همشونم دختر هستن و باهم دوست شدن.... وجیهون هم از منیجر ته بودن استعفا داد... اما الان تو بخش فیلمبرداری کمپانی مشغول کاره... واز ته متنفر شده... اما هنوزم میخواد ات و بدست بیاره... و بعضی وقتا اذیتش میکنه......
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خب چیزه دیگه ای به ذهنم نمیرسه..... و کلا خیلی زد حال خوردم چون پیجم مسدود شد...... لطفا حمایت کنید.... ومیخوام بعد این فیک... فیک قبلیمو دوباره بزارم.... ودر پارت های بعدی شخصیت های جدیدی میان.. خب شرطا بره پارت بعد ۱۲تا لایک... ۲۰تا کامنت
پارت ④
ویو ته
بهش اعتراف کردم چن دقیقه تو شوک بود ولی یهو منو بوسید خودشم از کاری که کرده بود متعجب بود..... میخواست ازم جدا شه که نزاشتمو بوسه رو ادامه دادم
که اونم همراهی میکرد بعد پنج مین بعد ازش جدا شدم که گفت
ات: دوس دارم مال تو باشم
ته: خیلی دوست دارم رزا
ات: منم همینطور
*فلش بک به یک ماه بعد*
ویو ات
از روزی که ته بهم اعتراف کرده رابطه داریم ولی فقط اعضا از رابطمون خبر دارن..... البته با اونا هم خیلی رابطب خوبه وخیلی خوب باهام رفتار میکنن..... تو همین فکرا بودم و داشتم بره خودمو ته قهوه درست میکردم که یهو دوتا دست دوره کمرم حلقه شد فک کردم تهیونگه با ذوق به سمتش برگشتم... باچیزی که دیدم شاخ دراوردم سریع از بغلش اومدم بیرون
ات: تو اینجا چیکار میکنی؟ اصلا چرا منو بغل کردی؟
جیهون: ات عزیزم آروم باش.... من تازه از کما اومدم بیرون... بعدشم اومدم سره کارم.. بهم گفتن تو بجای من اومدی و منیجر کیم تهیونگ شدی
ات: اولا من عزیز تو نیستم دومن.... من تا چن روز دیگه میرم و تومیتونی بیای سر کارت... سومن دیگه منو بغل نکن من دوس پسر دارم
جیهون: عه... اونوقت دوس پسرت کیه..... ببین ات میدونم اینارو واسه رد کردن من میگی.... درزم تو سر کارت بمون من میرم یه کاره دیگه پیدا میکنم....
ات: من واقعا دوس پسر دارم میخوای باور کن میخوای نکن... بعدشم من قراره آیدل بشم پس نیازی بع این کار ندارم الانم من باید برم.....
ویو نویسنده
ات حرفشو زد و میخواست بره که جیهون دستشو گرفت و چسبوندش به دیوار و میخواست ببوستش که همون لحظه تهیونگ اومد و ات هم بایه لگد جیهون رو پرت کرداونور... میخواست اونو بزنه که ته جلوشو گرفت و جلو چشمای جیهون ات و بوسید.... و جیهون در کمال نا باوری پرسید...
جیهون: ت... تو دوس پسرشی؟
ته: آره... مشکلیه.. بعدشم دفعه آخرت باشه به اموال من دست میزنی...* روبه ات* رزا عزیزم خوبی؟
ات: آره خوبم بیا بریم......
*فلش بک به دوماه بعد*
ویو نویسنده
تو این دوماه ات به سختی تلاش کرد و از اونجایی که خیلی بااستعداده دو هفته ای میشه که تو یه گروه سه نفره دبیو کرده همشونم دختر هستن و باهم دوست شدن.... وجیهون هم از منیجر ته بودن استعفا داد... اما الان تو بخش فیلمبرداری کمپانی مشغول کاره... واز ته متنفر شده... اما هنوزم میخواد ات و بدست بیاره... و بعضی وقتا اذیتش میکنه......
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خب چیزه دیگه ای به ذهنم نمیرسه..... و کلا خیلی زد حال خوردم چون پیجم مسدود شد...... لطفا حمایت کنید.... ومیخوام بعد این فیک... فیک قبلیمو دوباره بزارم.... ودر پارت های بعدی شخصیت های جدیدی میان.. خب شرطا بره پارت بعد ۱۲تا لایک... ۲۰تا کامنت
۴.۳k
۰۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.