کوکی اومده بود لایو
کوکی اومده بود لایو
فيلم منتشر شده رو بايد دیده باشيد اره کالوین کلین.
من واقعاً این کارو دوست دارم
اگر واقعاً به لباس زیرم نگاه کنید ، من فقط از برند کالوین کلاین ميپوشم
میخوام کاری رو بکنم که دوست دارم
جونگکوک : وقتی که آپدیتا کاملاً منتشر بشن ممکنه که یکم ازتون خجالت بکشم اما شما دوستش دارید دیگه مگه نه؟
جونگکوک : " اگه لباس زیرمو ببینید متوجه میشید ... من از برند کالوین کلین پوشیدم "
جونگکوک : " خب اومدم که چیکار کنم ؟! شنیدم قسمت جدید شوچیتا منتشر شده و جیمین هیونگ مهمون برنامه بود ، پس میخوام که ببینمش هرچند مطمئنم که همتون تا الان دیدید . "
جونگکوک : " یونگی هیونگ اینجا شبیه آجوشیا شده "
جونگکوک : " دوست دارم بدونم جیمین هیونگ چه الکی برای یونگی هیونگ برد ، من الکل دوست دارم
کوکی اون قسمت که دارن الکل میخورن رو میبینه*
جونگگوک : به منم الکل بدید منم میخوام
جونگکوک : " اون قسمت دعوای جیمین هیونگ و شوگا هیونگ واقعاً فوق العاده بود * میخنده
جونگکوک : داستان دامپلینک [ دعوای جیمین و تهیونگ ] واقعاً شوخی بردار نبود اگه قضیه رو بدونید شوکه میشید
اون قسمت شوچیتا که جیمین نتونست غذای داغ رو بخوره *
جونگکوک : " اوه حتماً غذا خیلی داغ بوده
كامنت: هاني من خوابم گرفته
كوك: خوب بخواب
كوك:هنوز داريد كامنت ميزاريد؟
خسته نميشيد؟
جونگکوک : آه موقع شوچیتا اصلاً حرف نزدم ، دوست دارم وقتی تایم داشتم شرکت کنم .
کوکی کامنت میخونه *
جونگکوک : یک ساعت و نیم دیگه باید بری سرکار ؟! میخوای من ببرمت ؟
جونگکوک : " چرا الکل آوردم وقتیخوابم میاد؟ معتادش شدم ؟ میخنده * نه شوخی کردم .
جونگکوک : "همگی ، دیگه کم کم میرم ... نوشیدنیم تموم شد و دلم خواست که همین الان کار کنم ؛ پس میرم سرکار !
جونگکوک : من دیگه میرم ، همگی بابای .
فيلم منتشر شده رو بايد دیده باشيد اره کالوین کلین.
من واقعاً این کارو دوست دارم
اگر واقعاً به لباس زیرم نگاه کنید ، من فقط از برند کالوین کلاین ميپوشم
میخوام کاری رو بکنم که دوست دارم
جونگکوک : وقتی که آپدیتا کاملاً منتشر بشن ممکنه که یکم ازتون خجالت بکشم اما شما دوستش دارید دیگه مگه نه؟
جونگکوک : " اگه لباس زیرمو ببینید متوجه میشید ... من از برند کالوین کلین پوشیدم "
جونگکوک : " خب اومدم که چیکار کنم ؟! شنیدم قسمت جدید شوچیتا منتشر شده و جیمین هیونگ مهمون برنامه بود ، پس میخوام که ببینمش هرچند مطمئنم که همتون تا الان دیدید . "
جونگکوک : " یونگی هیونگ اینجا شبیه آجوشیا شده "
جونگکوک : " دوست دارم بدونم جیمین هیونگ چه الکی برای یونگی هیونگ برد ، من الکل دوست دارم
کوکی اون قسمت که دارن الکل میخورن رو میبینه*
جونگگوک : به منم الکل بدید منم میخوام
جونگکوک : " اون قسمت دعوای جیمین هیونگ و شوگا هیونگ واقعاً فوق العاده بود * میخنده
جونگکوک : داستان دامپلینک [ دعوای جیمین و تهیونگ ] واقعاً شوخی بردار نبود اگه قضیه رو بدونید شوکه میشید
اون قسمت شوچیتا که جیمین نتونست غذای داغ رو بخوره *
جونگکوک : " اوه حتماً غذا خیلی داغ بوده
كامنت: هاني من خوابم گرفته
كوك: خوب بخواب
كوك:هنوز داريد كامنت ميزاريد؟
خسته نميشيد؟
جونگکوک : آه موقع شوچیتا اصلاً حرف نزدم ، دوست دارم وقتی تایم داشتم شرکت کنم .
کوکی کامنت میخونه *
جونگکوک : یک ساعت و نیم دیگه باید بری سرکار ؟! میخوای من ببرمت ؟
جونگکوک : " چرا الکل آوردم وقتیخوابم میاد؟ معتادش شدم ؟ میخنده * نه شوخی کردم .
جونگکوک : "همگی ، دیگه کم کم میرم ... نوشیدنیم تموم شد و دلم خواست که همین الان کار کنم ؛ پس میرم سرکار !
جونگکوک : من دیگه میرم ، همگی بابای .
۴.۴k
۰۷ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.