تفسیر سوره انعام، آیه 122

لطفا ورق بزنید
أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
أَوَمَنْ كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَنْ مَثَلُهُ فِي الظُّلُمَاتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِنْهَا ۚ كَذَٰلِكَ زُيِّنَ لِلْكَافِرِينَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ(122)
آيا آن كس كه مرده بود و ما زنده‌اش ساختيم و نورى فراراهش داشتيم تا بدان در ميان مردم راه خود را بيابد، همانند كسى است كه به تاريكى گرفتار است و راه بيرون‌شدن را نمى‌داند؟ اعمال كافران، در نظرشان اينچنين آراسته گرديده است.
معانی کلمات آیه
مَيتا: ميت و ميت: مرده. در انسان و غير انسان به كار رود.
مَثَل: (بر وزن شرف) حكايت، صفت، علامت، مثل دائر و مانند آن.
تفسیر نور
نکته ها
اين آيه درباره ايمان آوردن حضرت حمزه، عموى پيامبر نازل شده است، كه چون از اذيت و آزار ابوجهل نسبت به رسول خدا صلى الله عليه و آله و مكتب او آگاه شد، در حمايت از پيامبر به سراغ ابوجهل رفت و با مشت بر سر او كوبيد. آنگاه گفت: من از امروز، به محمّد ايمان مى‌آورم.
در تعابير قرآنى، «مرگ»، هم بر مرحله‌ى قبل از نطفه گفته شده است: «كُنْتُمْ أَمْواتاً
فَأَحْياكُمْ» «1» هم به گمراهى: «أَ وَ مَنْ كانَ مَيْتاً» هم به منطقه‌ى بى‌گياه و خشك: «فَسُقْناهُ إِلى‌ بَلَدٍ مَيِّتٍ» «2» هم به مرگ موقّت: «فَقالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْياهُمْ» «3» و هم به مرگ حقيقى: «إِنَّكَ مَيِّتٌ وَ إِنَّهُمْ مَيِّتُونَ» «4».
امام باقر عليه السلام فرمود: نورى كه در ميان مردم راه را از چاه نشان مى‌دهد، امام و رهبر آسمانى است. «5»
كارهاى پر جاذبه، كفّار (مثل: ابتكارات و اختراعات و تكنولوژى و تمدّن)، چنان براى آنان جلوه كرده كه نمى‌گذارد انحرافات و سقوط انسانيّت خود را درك كنند. «زُيِّنَ لِلْكافِرِينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ»

پیام ها
1- حيات و مرگ واقعى انسان، ايمان و كفر اوست. «مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ»
2- ارشاد و هدايت، كار خداست، هر چند خود انسان زمينه‌ى هدايت را فراهم مى‌كند. «فَأَحْيَيْناهُ»
3- استفاده از تمثيل، سؤال و مقايسه، در تبليغ و تربيت مؤثّر است. أَ وَ مَنْ كانَ‌ ... كَمَنْ مَثَلُهُ‌ ...
4- مؤمن، هرگز به بن بست نمى‌رسد. او در جامعه هم بينش دارد و هم حركت. «نُوراً يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ»
5- وقتى نور نباشد، ظلمت‌ها انسان را فرامى‌گيرد. «فِي الظُّلُماتِ لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها»
6- حقّ، يكى وباطل بسيار است. (كلمه‌ى «نور» مفرد آمده، ولى كلمه‌ى «ظلمات» جمع آمده است)
7- جز نور ايمان وهدايت الهى، براى بشر نجات‌بخشى نيست. «لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها»
8- زيبا پنداشتن اعمال، مانع رشد و خروج انسان از تاريكى است. «لَيْسَ بِخارِجٍ مِنْها كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْكافِرِينَ»
9- كارهاى انسان بى ايمان، در ديد و تفكّر او مؤثّر است. «كَذلِكَ زُيِّنَ لِلْكافِرِينَ ما كانُوا يَعْمَلُونَ»
«1». بقره، 28.
«2». فاطر، 9.
«3». بقره، 243.
«4». زمر، 30.
«5». تفسير الميزان.
.
آیات کریمه
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_انعام
#تفسیر_کشف_الاسرار
دیدگاه ها (۰)

تفسیر سوره انعام، آیه 122

تفسیر سوره انعام، آیه 123

تفسیر سوره انعام، آیه 121

تفسیر سوره انعام، آیه 120

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط