☘ ملاقات با امام زمان☘
☘ ملاقات با امام زمان☘
حضرت علامه حسن زاده آملی:حکایت کرد برای ما جناب حجه الاسلام حاج سید جعفر شاهرودی که از علمای عصر حاضران تهران است دو مکاشفه را که مفصل است ، مجمل آنرا برای یافتن مقام و منزلت صاحب ترجمه می نگارم ، فرمود:
شبی در شاهرود خواب دیدم که در صحرایی حضرت صاحب الامر (عج الله تعالی له الفرج ) با جماعتی تشریف دارند و گویا به نماز جماعت ایستاده اند، جلو رفتم که جمالش را زیارت و دستش را بوسه دهم ، چون نزدیک شدم ، شیخ بزرگواری را دیدم که متصل به آن حضرت ایستاده و آثار جمال و وقار و بزرگواری از سیمایش پیداست ، چون بیدار شدم در اطراف آن شیخ فکر کردم که کیست تا این حد نزدیک و مربوط به مولای ما امام زمان است ، از پی یافتن او به مشهد رفتم نیافتم، در تهران آمدم ندیدم، به قم مشرف شدم، او را در حجره ای از حجرات مدرسه فیضیه مشغول به تدریس دیدم، پرسیدم: کیست؟
گفتند: عالم ربانی آقای حاج میرزا جواد آقای تبریزی است؛ خدمتش مشرف شدم تفقد زیادی کردند و فرمودند: کی آمدی؟ گویا مرا دیده و شناخته از قضیه آگاهند. پس ملازمتش را اختیار نمودم و چنان یافتم که او را دیده بودم و می خواستم.
تا شبی که نزدیک سحر در بین خواب و بیداری دیدم درهای آسمان به روی من گشوده و حجابها مرتفع گشته تا زیر عرض عظیم الهی را می بینم، پس مرحوم استاد حاج میرزا جواد آقا را دیدم که ایستاده و دست به قنوت گرفته و مشغول تضرع و مناجات است به او می نگریستم ، و تعجب از مقام او می نمودم که صدای کوبیدن در خانه را شنیده و متنبه گشته، برخاستم در خانه رفتم ، یکی از ملازمین ایشان را دیدم که گفت : بیا منزل آقا!
گفتم ، چه خبر است؟
گفت : سرت سلامت خدا صبرت دهد، آقا از دنیا رفت!
منبع:فضایل و سیره چهارده معصوم در اثار #علامه_حسنزاده آملی
حضرت علامه حسن زاده آملی:حکایت کرد برای ما جناب حجه الاسلام حاج سید جعفر شاهرودی که از علمای عصر حاضران تهران است دو مکاشفه را که مفصل است ، مجمل آنرا برای یافتن مقام و منزلت صاحب ترجمه می نگارم ، فرمود:
شبی در شاهرود خواب دیدم که در صحرایی حضرت صاحب الامر (عج الله تعالی له الفرج ) با جماعتی تشریف دارند و گویا به نماز جماعت ایستاده اند، جلو رفتم که جمالش را زیارت و دستش را بوسه دهم ، چون نزدیک شدم ، شیخ بزرگواری را دیدم که متصل به آن حضرت ایستاده و آثار جمال و وقار و بزرگواری از سیمایش پیداست ، چون بیدار شدم در اطراف آن شیخ فکر کردم که کیست تا این حد نزدیک و مربوط به مولای ما امام زمان است ، از پی یافتن او به مشهد رفتم نیافتم، در تهران آمدم ندیدم، به قم مشرف شدم، او را در حجره ای از حجرات مدرسه فیضیه مشغول به تدریس دیدم، پرسیدم: کیست؟
گفتند: عالم ربانی آقای حاج میرزا جواد آقای تبریزی است؛ خدمتش مشرف شدم تفقد زیادی کردند و فرمودند: کی آمدی؟ گویا مرا دیده و شناخته از قضیه آگاهند. پس ملازمتش را اختیار نمودم و چنان یافتم که او را دیده بودم و می خواستم.
تا شبی که نزدیک سحر در بین خواب و بیداری دیدم درهای آسمان به روی من گشوده و حجابها مرتفع گشته تا زیر عرض عظیم الهی را می بینم، پس مرحوم استاد حاج میرزا جواد آقا را دیدم که ایستاده و دست به قنوت گرفته و مشغول تضرع و مناجات است به او می نگریستم ، و تعجب از مقام او می نمودم که صدای کوبیدن در خانه را شنیده و متنبه گشته، برخاستم در خانه رفتم ، یکی از ملازمین ایشان را دیدم که گفت : بیا منزل آقا!
گفتم ، چه خبر است؟
گفت : سرت سلامت خدا صبرت دهد، آقا از دنیا رفت!
منبع:فضایل و سیره چهارده معصوم در اثار #علامه_حسنزاده آملی
۳.۲k
۰۲ فروردین ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.