دلم لرزاندی ورفتی

دلم لرزاندی ورفتی

خط: بهروز نخستین شاکر
دیدگاه ها (۱)

گفتنی نیست ولی بی تو کماکان در مننفسی هست دلی هست ولی جانی ن...

یک روز می آییودر گورستانی دور دراستخوانم می دمیتا شعرهای ناس...

صدایت می زنمگوش بده قلبم صدایت می زندشب گردادگردم حصارکشیده ...

من خاکسترشدمتو اما تنها سیگاری را دیدی که تمام شد #رسول یونا...

در آخرین خط نامه ی خداحافظی‌اش نوشته بود:«دلم با رفتن نبود،ا...

ای یاد دوردست که دل می‌بری هنوزچون آتش نهفته به خاکستری هنوز...

خبرت هست که دلتنگ نگاهت شده ام بی قرار تو و چشمان خمارت شده ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط