🚩 خاطره شنیدنی رهبرانقلاب از اولین دیدارشان با امام پس از
🚩 خاطره شنیدنی رهبرانقلاب از اولین دیدارشان با امام پس از واقعه ترور در مراسم تنفیذ #شهید_رجایی
◀ «دلم برای امام تنگ شدهبود. ما، همراه با دکتر «فاضل» و دکتر «میلانی» اینجا آمدیم و امام را زیارت کردیم. اوّلین روزی بود که من عصا دستم گرفتم.
◀ آمدیم توی اتاق و امام نبودند. من همینطور، متحیّر ایستاده بودم که یک وقت امام وارد شدند و با خنده جلو آمدند. گفتند: «اتّفاقاً من الان به فکر تو بودم. با خودم گفتم همه اینجا جمع شدهاند؛ جای فلانی خالی است.»
◀ خیلی خوشحال شدم و دستشان را بوسیدم. بعد اصرار کردند: «اینجا، روی این صندلی بنشین.» من، نمینشستم. بهنظرم آنقدر اصرار کردند تا من نشستم.» ۱۳۷۸/۰۷/۰۱
۱۱ مرداد ۶۰: سالروز تنفیذ حکم ریاست جمهوری شهید رجایی
#بخون #باز_آی
◀ «دلم برای امام تنگ شدهبود. ما، همراه با دکتر «فاضل» و دکتر «میلانی» اینجا آمدیم و امام را زیارت کردیم. اوّلین روزی بود که من عصا دستم گرفتم.
◀ آمدیم توی اتاق و امام نبودند. من همینطور، متحیّر ایستاده بودم که یک وقت امام وارد شدند و با خنده جلو آمدند. گفتند: «اتّفاقاً من الان به فکر تو بودم. با خودم گفتم همه اینجا جمع شدهاند؛ جای فلانی خالی است.»
◀ خیلی خوشحال شدم و دستشان را بوسیدم. بعد اصرار کردند: «اینجا، روی این صندلی بنشین.» من، نمینشستم. بهنظرم آنقدر اصرار کردند تا من نشستم.» ۱۳۷۸/۰۷/۰۱
۱۱ مرداد ۶۰: سالروز تنفیذ حکم ریاست جمهوری شهید رجایی
#بخون #باز_آی
۵۳۷
۱۲ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.