مربع عشقی پارت
مربع عشقی پارت¹
سلام من ا.ت هستم و مافیام ولی کسی نمیدونه و برای اینکه پلیس گیرم نندازه توی شرکت بابام کار میکنم و مادرم چند سال پیش مرده و اینکه ۱۸سالمه
خب امروز روز اول مدرسه م هستش
اوه داشت دیرم میشد نمیخواستم دیر کنم و رفتم یونیفرمم رو پوشیدم و راه افتادم
رسیدم مدرسه
داشتم میرفتم سمت کلاسم که یه پسره خورد بهم اووووو اون یونگی پسر رئیس شرکت(اسمش یادم رفت😐)ولی خداوکیلی چه جذابه اووووف جوووون👄💅🏻
یونگی:ببخشید
ا.ت:نه اشکال نداره
یونگی:امم من یونگیم
ا.ت:منم ا.تم
یونگی:خوشبختم
ا.ت:همچنین
یهو زنگ خورد
ادامه دارد..........
شرطا:
۱۰کامنت ۲۰لایک
سلام من ا.ت هستم و مافیام ولی کسی نمیدونه و برای اینکه پلیس گیرم نندازه توی شرکت بابام کار میکنم و مادرم چند سال پیش مرده و اینکه ۱۸سالمه
خب امروز روز اول مدرسه م هستش
اوه داشت دیرم میشد نمیخواستم دیر کنم و رفتم یونیفرمم رو پوشیدم و راه افتادم
رسیدم مدرسه
داشتم میرفتم سمت کلاسم که یه پسره خورد بهم اووووو اون یونگی پسر رئیس شرکت(اسمش یادم رفت😐)ولی خداوکیلی چه جذابه اووووف جوووون👄💅🏻
یونگی:ببخشید
ا.ت:نه اشکال نداره
یونگی:امم من یونگیم
ا.ت:منم ا.تم
یونگی:خوشبختم
ا.ت:همچنین
یهو زنگ خورد
ادامه دارد..........
شرطا:
۱۰کامنت ۲۰لایک
- ۳.۳k
- ۰۹ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط