پارت 2
پارت 2
بعد اولین رابطشون چون لباسی تو خونه ی کوک نداش اونو پوشیده بود اولش کوک بهش نداد ولی وقتی اون رف حموم از کمدش برداشت وقتی اونو دید
الباقش شبه منگل ها شده بود با یاد
اون خاطره لبخند زد رفت و پرده رو کشید جونگ کوک تا اون لحظه ب سمت پنجره بود ولی اون پرده رو کشید روشو برگردوند خنده ای کرد و پرید رو
تخت اونقدر بالا پایین کرد تا کوک صداش در اومد.
کوک یا اااااا بست چنه اوله صبح ہزار بخوابم
الد کو دیر میشه بدوووور
خب معلومه بلند نمیشه مستر پس رفت و روش نشست و همینجوری بوسش کرد.
تا کوک بغلش کرد.
خ م ا ر ی
بعد اولین رابطشون چون لباسی تو خونه ی کوک نداش اونو پوشیده بود اولش کوک بهش نداد ولی وقتی اون رف حموم از کمدش برداشت وقتی اونو دید
الباقش شبه منگل ها شده بود با یاد
اون خاطره لبخند زد رفت و پرده رو کشید جونگ کوک تا اون لحظه ب سمت پنجره بود ولی اون پرده رو کشید روشو برگردوند خنده ای کرد و پرید رو
تخت اونقدر بالا پایین کرد تا کوک صداش در اومد.
کوک یا اااااا بست چنه اوله صبح ہزار بخوابم
الد کو دیر میشه بدوووور
خب معلومه بلند نمیشه مستر پس رفت و روش نشست و همینجوری بوسش کرد.
تا کوک بغلش کرد.
خ م ا ر ی
۱۰.۷k
۰۱ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.