✍️ دلنوشته
✍️ دلنوشته
🍃آه قلم به چه می اندیشی که چنین داغ شدی؟ در فکر نوشتن چه هستی که چنین تب داری؟ بنویس تا همه تاریخ بدانند و شرم کنند. از آن ماجرا بگو تا مهر ننگ تا ابد بر پیشانی تاریخ و مردمان آن تاریخ بماند.
🍀بگو از همان شب های بی حیایی. چگونه از رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) شرم نداشتند که با دختر او چنین کردند؟! ای تاریخ به یاد داری آن چهار نور مقدس در دل شب های تاریک مدینه، در خانه تک تک انصار و مهاجر را می زدند تا یاریشان کنند؟ اما مردم مدینه چه کردند با عزیزان رسول خدا؟
🍃مدینه ای شهر رسول الله تو که شاهد بودی، چگونه تاب آوردی؟ یادت می آید در جواب فاطمه زهرا(سلام الله علیها) پاره تن رسول الله چه بی شرمانه سخن می گفتند؟ با وقاحت تمام به ناموس خدا می گفتند: اگر یکی آمد به یاریت آن وقت ما هم می آییم!!
✨فاطمه جان چه ها که ندیدی؟! چه ها که نشنیدی؟! چه ها که نکشیدی؟! از جهل مردم زمانه. خوب می دانم ای محبوبه رسول خدا روزهای سخت آینده تاریخ را دیده ای. با چشم نازنین خود می دیدی روزهای نفس کشیدن بدون امام چه دشوار خواهد گذشت. زخم ها و رنج های تاریخ را می دیدی. خونریزی ها و اسارت ها را می دیدی. وقایع عاشورا را و در پی آن گریه عرشیان و فرشیان را می دیدی. به اسارت رفتن ناموس خدا را می دیدی. ظلم تاریخ را بر مردم مظلوم عراق و سوریه و یمن و ... می دیدی.
🍀قلم کمی دیگر تاب بیاور، دعا کن که بیاید؛ همان منجی را می گویم آخرین ذخیره الهی، حجت خدا بر روی زمین. با آمدنش خواهی دید، چگونه مرهمی بر درد پهلوی مادر و بر بازوی ورم کرده اش خواهد بود. خواهی دید منتقم خون های به ناحق ریخته تاریخ خواهد آمد.
🍁🍁🍁🍁
🔹حمَلَهَا عَلِيٌّ عَلَى أَتَانٍ عَلَيْهِ كِسَاءٌ لَهُ خَمْلٌ فَدَارَ بِهَا أَرْبَعِينَ صَبَاحاً فِي بُيُوتِ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ مَعَهَا وَ هِيَ تَقُولُ يَا مَعْشَرَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ انْصُرُوا اللَّهَ فَإِنِّي ابْنَةُ نَبِيِّكُمْ وَ قَدْ بَايَعْتُمْ رَسُولَ اللَّهِ ص يَوْمَ بَايَعْتُمُوهُ أَنْ تَمْنَعُوهُ وَ ذُرِّيَّتَهُ مِمَّا تَمْنَعُونَ مِنْهُ أَنْفُسَكُمْ وَ ذَرَارِيَّكُمْ فَفُوا لِرَسُولِ اللَّهِ ص بِبَيْعَتِكُمْ قَالَ فَمَا أَعَانَهَا أَحَدٌ وَ لَا أَجَابَهَا وَ لَا نَصَرَهَا ؛
علی(علیه السلام)، حضرت فاطمه (علیها السلام) را بر مرکبی سوار کرد. چهل روز آن حضرت را بر در خانه مهاجران و انصار می برد. حسن و حسین نیز همراهش بودند. فاطمه زهرا سلام الله علیها می فرمود: ای مهاجران و ای انصار. خدا را یاری کنید. من دختر پیامبر شما هستم. شما در روزی که با رسول خدا بیعت کردید متهعد شدید که از آن چیزی که خود و فرزندانتان را حفظ میکنید او و فرزندانش را نیز محافظت کنید. پس حالا به بیعتتان با رسول خدا عمل نمایید. اما هیچ کدام از آنان او را یاری نکرد و پاسخ او را نداد و یاری اش نکرد...
📚 الإختصاص، شیخ مفید، ص 184.
#احترام
#احترام_به_اهل_بیت علیهم السلام
🆔 @tanha_rahe_narafte
🍃آه قلم به چه می اندیشی که چنین داغ شدی؟ در فکر نوشتن چه هستی که چنین تب داری؟ بنویس تا همه تاریخ بدانند و شرم کنند. از آن ماجرا بگو تا مهر ننگ تا ابد بر پیشانی تاریخ و مردمان آن تاریخ بماند.
🍀بگو از همان شب های بی حیایی. چگونه از رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) شرم نداشتند که با دختر او چنین کردند؟! ای تاریخ به یاد داری آن چهار نور مقدس در دل شب های تاریک مدینه، در خانه تک تک انصار و مهاجر را می زدند تا یاریشان کنند؟ اما مردم مدینه چه کردند با عزیزان رسول خدا؟
🍃مدینه ای شهر رسول الله تو که شاهد بودی، چگونه تاب آوردی؟ یادت می آید در جواب فاطمه زهرا(سلام الله علیها) پاره تن رسول الله چه بی شرمانه سخن می گفتند؟ با وقاحت تمام به ناموس خدا می گفتند: اگر یکی آمد به یاریت آن وقت ما هم می آییم!!
✨فاطمه جان چه ها که ندیدی؟! چه ها که نشنیدی؟! چه ها که نکشیدی؟! از جهل مردم زمانه. خوب می دانم ای محبوبه رسول خدا روزهای سخت آینده تاریخ را دیده ای. با چشم نازنین خود می دیدی روزهای نفس کشیدن بدون امام چه دشوار خواهد گذشت. زخم ها و رنج های تاریخ را می دیدی. خونریزی ها و اسارت ها را می دیدی. وقایع عاشورا را و در پی آن گریه عرشیان و فرشیان را می دیدی. به اسارت رفتن ناموس خدا را می دیدی. ظلم تاریخ را بر مردم مظلوم عراق و سوریه و یمن و ... می دیدی.
🍀قلم کمی دیگر تاب بیاور، دعا کن که بیاید؛ همان منجی را می گویم آخرین ذخیره الهی، حجت خدا بر روی زمین. با آمدنش خواهی دید، چگونه مرهمی بر درد پهلوی مادر و بر بازوی ورم کرده اش خواهد بود. خواهی دید منتقم خون های به ناحق ریخته تاریخ خواهد آمد.
🍁🍁🍁🍁
🔹حمَلَهَا عَلِيٌّ عَلَى أَتَانٍ عَلَيْهِ كِسَاءٌ لَهُ خَمْلٌ فَدَارَ بِهَا أَرْبَعِينَ صَبَاحاً فِي بُيُوتِ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ مَعَهَا وَ هِيَ تَقُولُ يَا مَعْشَرَ الْمُهَاجِرِينَ وَ الْأَنْصَارِ انْصُرُوا اللَّهَ فَإِنِّي ابْنَةُ نَبِيِّكُمْ وَ قَدْ بَايَعْتُمْ رَسُولَ اللَّهِ ص يَوْمَ بَايَعْتُمُوهُ أَنْ تَمْنَعُوهُ وَ ذُرِّيَّتَهُ مِمَّا تَمْنَعُونَ مِنْهُ أَنْفُسَكُمْ وَ ذَرَارِيَّكُمْ فَفُوا لِرَسُولِ اللَّهِ ص بِبَيْعَتِكُمْ قَالَ فَمَا أَعَانَهَا أَحَدٌ وَ لَا أَجَابَهَا وَ لَا نَصَرَهَا ؛
علی(علیه السلام)، حضرت فاطمه (علیها السلام) را بر مرکبی سوار کرد. چهل روز آن حضرت را بر در خانه مهاجران و انصار می برد. حسن و حسین نیز همراهش بودند. فاطمه زهرا سلام الله علیها می فرمود: ای مهاجران و ای انصار. خدا را یاری کنید. من دختر پیامبر شما هستم. شما در روزی که با رسول خدا بیعت کردید متهعد شدید که از آن چیزی که خود و فرزندانتان را حفظ میکنید او و فرزندانش را نیز محافظت کنید. پس حالا به بیعتتان با رسول خدا عمل نمایید. اما هیچ کدام از آنان او را یاری نکرد و پاسخ او را نداد و یاری اش نکرد...
📚 الإختصاص، شیخ مفید، ص 184.
#احترام
#احترام_به_اهل_بیت علیهم السلام
🆔 @tanha_rahe_narafte
۲.۲k
۲۶ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.