فرشته از خدا پرسید

فرشته از خدا پرسید:
مردمانت مسجد میسازند...نماز میخوانند...چرا برایشان باران نمیفرستی؟؟!!

خدا پاسخ داد:
گوشه ایی از زمین دخترکی کنار مادر و برادر مریضش در خانه ای
بی سقف بازی میکند...
تا مخلوقاتم سقفی برایشان نسازند،آسمان من سقف آنهاست...
پس اجازه بارش نمیدهم!


(خدایا نانی ده که به ایمانی برسم
... نه ایمانی که به نانی برسم)
دیدگاه ها (۱)

سال اول جنگ بود. به مرخصی آمده بودیم. با موتور از سمت میدان ...

ﻣﺮﺩﯼ ﺑﺎ ﭘﺪﺭﺵ ﺩﺭ ﺳﻔﺮ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭘﺪﺭﺵ ﺍﺯ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﻓﺖ. ﺍﺯ ﭼﻮﭘﺎﻧﯽ ﺩﺭ ﺁﻥ...

ما را بنویسید فدای سر زینبآماده ترین افسر رزم آور زینبباید ب...

تنها تویی که بردن نامت عبادت استهر کس گدات نیست خودش بی لیاق...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط