دلم گنجشک های خانه را جدی نمی گیرد
دلم گنجشکهای خانه را جدی نمیگیرد
پریشـان حالیِ پـروانـه را جدی نمیگیرد
دلم در باغچه میگیرد اینجا هیچ زنبـوری
غـمِ شیـرِ حیاطِ خـانـه را جدی نمیگیرد
همه درفکرِ گُل هستند و گُل در فکرِ زیبایی
کسی حرفِ عمیقِ دانـه را جدی نمیگیرد
نه خورشیدِ دل انگیزیّ و نه ابرِ غم انگیزی
خدا این خانه'ی ویرانـه را جدی نمیگیرد
شبیهِ شانه اۍکوچک نشستم درغمِ مویت
ولی مویت حضورِ شانه را جدی نمیگیرد
چه بیهوده به گوش شهرگفتم غصهام را آه
کسی اندوهِ یک دیوانـه را جدی نمیگیرد
࿐჻ᭂ
پریشـان حالیِ پـروانـه را جدی نمیگیرد
دلم در باغچه میگیرد اینجا هیچ زنبـوری
غـمِ شیـرِ حیاطِ خـانـه را جدی نمیگیرد
همه درفکرِ گُل هستند و گُل در فکرِ زیبایی
کسی حرفِ عمیقِ دانـه را جدی نمیگیرد
نه خورشیدِ دل انگیزیّ و نه ابرِ غم انگیزی
خدا این خانه'ی ویرانـه را جدی نمیگیرد
شبیهِ شانه اۍکوچک نشستم درغمِ مویت
ولی مویت حضورِ شانه را جدی نمیگیرد
چه بیهوده به گوش شهرگفتم غصهام را آه
کسی اندوهِ یک دیوانـه را جدی نمیگیرد
࿐჻ᭂ
۱۰۱.۴k
۲۹ شهریور ۱۴۰۰