از بچگی واسه پسرم تولد میگرفتیم طبق عادت سالیم ک جبهه ب

از بچگی واسه پسرم تولد میگرفتیم طبق عادت 6 سالیم ک جبهه بود منو خواهراش طوری برنامه ریزی میکردیم ک 2دی تلگراف تبریک تولدش دستش باشه 5ماه مونده ب شهادتش ک مسلما اخرین تولدش میشد قرار بود جایی بره ب همرزماش سپرده بود ی تلگراف واسم میاد اونو بگیرید " بچه ها ک کنجکاو شده بودن پرسیدن پول سید !؟ جواب داد از اونم بالاتر نامه تبریک تولد مادرمه؛ اخه من یکی ی دونه ام ؛تنها پسر مامانمم...
حاج خانم میگفت اینا رو ک داداشم تعریف کرد تازه متوجه شدیم ک سید علی چقد این قضیه نامه تبریک تولد براش مهم بوده ک با اون همه مشغله اونم تو جبهه یادش نرفته بود .از اون سال ب بعد حاج خانم هرسال برا تنها پسرش ک بقول خودش باهاش زندگی میکنه تولد میگیرن همینطور امسال.
از اونجایی ک خدا تو کتابش میفرمایید شهدا زنده ان. پس مام ب داداشمون میگیم
تولدت مبارک سید علی دوامی عزیز
دیدگاه ها (۶)

چه مهمانان بی دردسری هستند مردگاننه به دستی ظرفی را چرک می ک...

از بچگی واسه پسرم تولد میگرفتیم طبق عادت 6 سالیم ک جبهه بود ...

شب جمعه است هوایت نکنم میمیرم یادی از صحن و سرایت نکنم میمیر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط