در هجر تو گر چشم مرا آب روان است

در هجر تو گر چشمِ مرا آب روان است
گو خونِ جگر ریز که معذور نماندست!

حافظ
دیدگاه ها (۱)

ما شقایق های باران خورده ایمسیلی ناحق, فراوان خورده ایم...!

" صندلی خالی "روی نیمــــکت خالی پارکبـــدون ساعتی توی دستمم...

باتمام نقلهای متفاوتباتمام اذکار متمایزباتمام آرا متناقض بات...

من از هفت سنگ می ترسم !می ترسم آنقدر سنگ روی سنگ بچینمکه دیو...

در هجرِ تو گر چشمِ مرا آبِ روان استگو خونِ جگر ریز که معذور ...

‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌...

‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط