تو آن نیستی که به یادت بیاورمتو آن

تـــــــــــو آن نیستی که به یادت بیاورم...تـــــــــو آن همیشه ای که به یادم می مانی
دیدگاه ها (۱)

تو زلیخایی و من یوسفِ آشفته سـرمدوست‌دارم که‌خودم پیرهنت را ...

در نگاهت چیزیست که نمی دانم چیست؟ من به آن محتاجم

تو بهترین اتفاق زندگی ام خواهی بود حتی اگر هیچ وقت نیفتی

ای شب تو به روزگار من می مانیای ابر سیاه توهم ز اینحالت زار ...

همه حرفات یادم می مونه تا همیشه بخشیدمت با اینکه نمیدونم تو ...

گرچه می دانم که گاهی بی قرارم نیستیبی قرارت  می شوم  وقتی کن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط