صبح زمستانی سردی هست

صبح زمستانی سردی هست
واحوال قشنگ
بر سرش انداخته خورشید
یک شال قشنگ
اینقدر می چسبد اینجا
با چنین صبح لطیف
از کتاب خواجه شیراز
یک فال قشنگ
دیدگاه ها (۱)

چندان که چو خورشیـد به آفـاق دویدیمما پیــر به روشن‌دلی صبـح...

به نسیمِ نگهت بیدِ دلم می لرزدپایه‌ی دینِ من از بوسه‌یِ تو...

💫 " تـــ❤ ــــو 💫 کنــــ💋 ــــارم باشے ...💫 من عمیق تر نفس م...

!بی هیچ شعریهیچ قراری وهیچ دیداری ..سالهاست تقویمم پر است از...

چپتر ۹ _ آرکانیوم و جنونماه ها گذشت...و سکوت خانه کوچک لیندا...

چپتر ۱ _ دختر یتیمعصر بود. سایه دیوار های بلند و ترک خورده ی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط