بسم رب الشهدا
بسم رب الشهدا🌹
مادرشهیدحسن قاسمی دانا
این شالشو فقط محرم دور گردنش
می انداخت
تا آخر
بعد به من می گفت،
بشورم
و می ذاشت کنار تا محرم سال بعد
محرم 92 می خواست جمع کنه
گفتم: هنوز نشستم
گفت: میخوام همینطوری نگه دارم!
منم قسم داد که، یه وقت نشورم
و همونطور گذاشتم کنار🌹
تا روز رفتنش..
شالشو از من خواست و با خودش برد..
نمیدونم چی تو دلش میگذشت..❣
فقط اینو میدونم که
شالشو برد تا روز وفات حضرت زینب تو سوریه استفاده کند..
ولی دقیقا
*روز وفات حضرت تو مشهد پیکر قشنگش هم بستر خاک شد...*😭
#محرم #صدرالدین
مادرشهیدحسن قاسمی دانا
این شالشو فقط محرم دور گردنش
می انداخت
تا آخر
بعد به من می گفت،
بشورم
و می ذاشت کنار تا محرم سال بعد
محرم 92 می خواست جمع کنه
گفتم: هنوز نشستم
گفت: میخوام همینطوری نگه دارم!
منم قسم داد که، یه وقت نشورم
و همونطور گذاشتم کنار🌹
تا روز رفتنش..
شالشو از من خواست و با خودش برد..
نمیدونم چی تو دلش میگذشت..❣
فقط اینو میدونم که
شالشو برد تا روز وفات حضرت زینب تو سوریه استفاده کند..
ولی دقیقا
*روز وفات حضرت تو مشهد پیکر قشنگش هم بستر خاک شد...*😭
#محرم #صدرالدین
- ۶۵۸
- ۰۹ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط