نمی توانم

نمی توانم
از
تو
شعر نگویم...
بفهم!
توِ لعنتی
پدر شاعرانگی های منی!

#نسترن_علیخانی
دیدگاه ها (۱)

دریا که میشوی ..اعتیادم به شنیدن صدای امواجت بیشتر میشود...#...

ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﻫﻨﻮﺯ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﺸﻨﺎﺧﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ، ﮐﻤﺘﺮ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻡ ....

تقویم هاکودتا به پا کرده اندبا شعارِ:هر روز جمعه است!از خر ش...

خدا " تو " را که می آفرید حواسش پرت آرزو های من بود ! شدی هم...

توبه کردم که دگر شعر نگویم ز فراق ؛این دل توبه‌شکن.. بی تو س...

اصلا حالا تو هی شعر بخوان...از عاشقی بنویس...از عشق...اینها ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط