بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم
پاسخ قسمت سوم :
حال اگر مردم، در مواقف حساس و تعیین کننده، از بصیرت لازم برخوردار نگردند و نه تنها بهترینها را انتخاب نکنند، بلکه انتخاب خوبی ننمایند، و بازوان اجرایی نیز از روی نادانی، بی عرضگی، منافع شخصی یا گروهی و یا عمداً پیروی لازم را نداشته باشند، درست عمل نکنند، یا حتی برخی در خدمت به دشمنان به کشور و مردم خیانت کنند، رهبری چه میتواند بکند؟!
آیا به مردم بگوید: شما به رغم اطلاع از شاخصها، اصلح را انتخاب نکردید، پس من همه را برکنار می کنم و خودم نمایندگان و رئیس مجلس را منصوب می کنم - خودم رئیس جمهور و وزراء را منصوب میکنم - خودم شهرداریها و فرمانداریها را انتخاب میکنم - خودم رئیس بانک مرکزی و سایر بانکها را منصوب میکنم - خودم برای رسانه، خبر و گزارش، فیلم و سریال میسازم - خودم کتاب مینویسم - خودم خوراک فضای مجازی را تهیه میکنم و ...!
آیا به مردم بگویند که شما بی جهت هر کسی را قاسم سلیمانی دوم لقب دادید - بیخود ازدواج نکردن یک نامزد ریاست جمهوری و یا تکلم او به زبان خودتان ترکی و کُردی را ملاک و شاخص اصلح قرار دادید؛ پس اگر ناتوان است، من خودم رأی شما را ابطال و او را برکنار میکنم و رئیس جمهور و کابینه انتخاب و منصوب میکنم؟!
بدیهی است که حتی اگر در یک مورد چنین نمایند، همینهایی که میگویند: رهبری باید پاسخگوی همه چیز باشد. خواهند گفت: این که دیکتاتوری شد، پس دموکراسی، مردم سالاری و حق رأی و انتخاب مردم چه شد؟!
بدیهی است که چنین امری محال است و اگر رهبری بخواهد خودش به قانونگذاری و اجرا وارد شود، باز هم نیرو می خواهد و نیروها از قوی و ضعیف، همینها هستند.
در ضعف قانونگذاری و نظارت بر حُسن اجرای قوانین، مجلس باید پاسخگوی خدا، رهبری و مردم باشد - در ضعف قوۀ مجریه، رئیس جمهور باید پاسخگو باشد - در ضعف دستگاه قضا، رئیس قوۀ قضاییه و وزیر دادگستری باید پاسخگو باشند - در ضعف برنامههای فرهنگی، وزیر ارشاد و فرهنگ اسلامی، شورای انقلاب فرهنگی، صدا و سیما و سایر مسئولان مربوطه باید پاسخگو باشند - در نابسامانیهای اقتصادی و معیشتی، مجلس، دولت، بانک مرکزی، وزارت اقتصاد و دارایی و دستگاههای ذیربط باید پاسخگو باشند -در ضعف سیستم آموزشی، وزیر آموزش و پرورش و وزیر علم باید پاسخگو باشند و ...!
بنابراین، انگشت اتهام و مطالبه را به سوی رهبری گرفتن، یک ترفند قدیمی در دشمنی و ایجاد انحراف در اذهان عمومی، به قصد ایجاد فتنه و تفرقه و تضعیف نظام، ملّت و مملکت می باشد ومردم باید آگاه،بصیر و در میدان باشند وفریب نخورند!(ادامه دارد...)
پاسخ قسمت سوم :
حال اگر مردم، در مواقف حساس و تعیین کننده، از بصیرت لازم برخوردار نگردند و نه تنها بهترینها را انتخاب نکنند، بلکه انتخاب خوبی ننمایند، و بازوان اجرایی نیز از روی نادانی، بی عرضگی، منافع شخصی یا گروهی و یا عمداً پیروی لازم را نداشته باشند، درست عمل نکنند، یا حتی برخی در خدمت به دشمنان به کشور و مردم خیانت کنند، رهبری چه میتواند بکند؟!
آیا به مردم بگوید: شما به رغم اطلاع از شاخصها، اصلح را انتخاب نکردید، پس من همه را برکنار می کنم و خودم نمایندگان و رئیس مجلس را منصوب می کنم - خودم رئیس جمهور و وزراء را منصوب میکنم - خودم شهرداریها و فرمانداریها را انتخاب میکنم - خودم رئیس بانک مرکزی و سایر بانکها را منصوب میکنم - خودم برای رسانه، خبر و گزارش، فیلم و سریال میسازم - خودم کتاب مینویسم - خودم خوراک فضای مجازی را تهیه میکنم و ...!
آیا به مردم بگویند که شما بی جهت هر کسی را قاسم سلیمانی دوم لقب دادید - بیخود ازدواج نکردن یک نامزد ریاست جمهوری و یا تکلم او به زبان خودتان ترکی و کُردی را ملاک و شاخص اصلح قرار دادید؛ پس اگر ناتوان است، من خودم رأی شما را ابطال و او را برکنار میکنم و رئیس جمهور و کابینه انتخاب و منصوب میکنم؟!
بدیهی است که حتی اگر در یک مورد چنین نمایند، همینهایی که میگویند: رهبری باید پاسخگوی همه چیز باشد. خواهند گفت: این که دیکتاتوری شد، پس دموکراسی، مردم سالاری و حق رأی و انتخاب مردم چه شد؟!
بدیهی است که چنین امری محال است و اگر رهبری بخواهد خودش به قانونگذاری و اجرا وارد شود، باز هم نیرو می خواهد و نیروها از قوی و ضعیف، همینها هستند.
در ضعف قانونگذاری و نظارت بر حُسن اجرای قوانین، مجلس باید پاسخگوی خدا، رهبری و مردم باشد - در ضعف قوۀ مجریه، رئیس جمهور باید پاسخگو باشد - در ضعف دستگاه قضا، رئیس قوۀ قضاییه و وزیر دادگستری باید پاسخگو باشند - در ضعف برنامههای فرهنگی، وزیر ارشاد و فرهنگ اسلامی، شورای انقلاب فرهنگی، صدا و سیما و سایر مسئولان مربوطه باید پاسخگو باشند - در نابسامانیهای اقتصادی و معیشتی، مجلس، دولت، بانک مرکزی، وزارت اقتصاد و دارایی و دستگاههای ذیربط باید پاسخگو باشند -در ضعف سیستم آموزشی، وزیر آموزش و پرورش و وزیر علم باید پاسخگو باشند و ...!
بنابراین، انگشت اتهام و مطالبه را به سوی رهبری گرفتن، یک ترفند قدیمی در دشمنی و ایجاد انحراف در اذهان عمومی، به قصد ایجاد فتنه و تفرقه و تضعیف نظام، ملّت و مملکت می باشد ومردم باید آگاه،بصیر و در میدان باشند وفریب نخورند!(ادامه دارد...)
- ۸۹
- ۲۸ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط