دلم هوای تو را کرده

دلم هوای تو را کرده 

قلمم را از تو نوشتن پر میکنم

و از دلتنگی برایت می نویسم

به یاد شبی می افتم که از عاشقی گفتیم

دلم می خواهد به سوی تو بیاییم

اما تو را کجا میتوانم پیدا کنم

در دل شبهای سرد و بیقرار

در چشمان یک عاشق همیشه مضطرب

یا در یک واژه سلام ساده

دلم می خواهد برایت نامه بنویسم

 تو نامه هایم را بخوانی

و جواب نامه ها را به نشانی غریب دل بفرستی

ای کاش می توانستم تمام تنهاییم را برایت معنا کنم

ای کاش می توانستم همیشه از تو بنویسم

می ترسم از روزی که دیگر نتوانم بنویسم

و دفترم خالی بماند و پر از حرفهای ناگفته

میترسم نتوانم بنویسم و دیگر طپش قلبم شنیده نشود

می ترسم نتوانم بنویسم و نوشته هایم

در سکوتی مبهم بمیرد و  شعرهایم به تو هدیه نشود

دوباره شب دوباره این دل بیقرارم

دوباره یاد حرفهای تو که روی دلم نقش بسته

دلم می خواهد همه دیوارها  پنجره شوند

تو را درمیان چشمهایم ببینم

دوباره شب  دوباره تنهایی و قلمی که

 با این همه دلتنگی هم پر نمی شود

دوباره شب دوباره یاد تو که دل بیقرارم را بیدار نگه می دارد

دوباره شب دوباره تنهایی دوباره سکوت

دوباره من و دلتنگی و یک دنیا خاطره....
دیدگاه ها (۱)

✘دمت گرم عشقم که راحت قیدمو زدی..✘✘دمت گرم که راحت حرفای غری...

لعـــــــــــنــــــــت بـــه وَقتایے کِہ پَسَم میزَدے اَما ...

لعنت به این دنیا ی کثیف

رَفــــــْتٌ!! خِجٰالَتْ کِشٌیٓدَمْ بـگَمْ مَــــــــنْ ه...

خیلی وقت است ،دلم میخواهد قلمم را بردارم ، تمام حرف هایم را ...

#مخاطب_خاصم_امامزمانمسلام "بابا" جونم..🙌❤"بابا مهدی، دوباره ...

#مخاطب_خاصم_امامزمانمسلام "بابا" جونم..🙌❤"بابا مهدی، دوباره ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط